راز غیبت 700 ساله طلا در تمدن شمال ایران
تحقیقات باستان شناسی نشان می دهد که در تمام طول تاریخ، طلا یک مد اجتماعی برای ثروتمندان محسوب نمی شده است.
حسین راشدی(مترجم)
1400/09/30 | 00:09
گروه بین الملل گلد نیوز: چهار هزار سال پیش بهترین اقلام طلای روی زمین متعلق به گروه های عشایری بود که در سرزمین های کوهستانی بین دریای سیاه و دریای خزر می کوچیدند. این جوامع برای امرار معاش گله داری میکردند، اما مدتها قبل از اکثر جوامع نیز در کار طلا مهارت داشتند.
به گزارش گلدنیوز به نقل از مجله Smithsonian، نخبگان آنها بهویژه در مقبرههایشان که مملو از جامهای طلا، جواهرات و سایر گنجینهها بود، ثروتشان را به به رخ می کشیدند. خبر این سرزمین غنی از طلا پخش شد و داستان های بلندی را در سرزمین های دور ایجاد کرد، مانند اسطوره یونان باستان «جیسون و پشم طلایی». در بیشتر نسخههای این افسانه، قهرمان و خدمهاش برای بازیابی پشم طلایی رنگ قوچ جادویی از کلخیس - کشوری که امروزه گرجستان در کوهستان های قفقاز است - به سفری خطرناک و شجاعانه میروند.
اما، طبق تحقیقات جدیدی که در Scientific Reports منتشر شده است، طلا در قفقاز از مد افتاده و برای حداقل 700 سال نامحبوب باقی مانده است. یک محقق با تجزیه و تحلیل بیش از 4500 شیء کشف شده توسط باستان شناسان در 130 سال گذشته، نشان داد که اقلام طلا در بخش بزرگی از این قلمرو بین سالهای 1500 تا 800 قبل از میلاد کمیاب شده است. به نظر می رسد که مردم محلی در آن زمان به این نتیجه رسیده بودند که طلا «پر زرق و برق و توخالی» است.
مارکوس مارتینون تورس، استاد دانشگاه کمبریج، کارشناس فلزات باستانی که در این تحقیق شرکت نداشت، میگوید: «این مقاله مهم است... زیرا به ما یادآوری می کند که ارزش های ما جهانی نیستند. حتی چیزی که ما تمایل داریم به عنوان یک کالای جهانی در نظر بگیریم - یعنی طلا، جذابیت طلا - در مکان و زمان جهانی نیست.»
و این تحول تاریخی ممکن است بیش از هوس های مد را منعکس کند. باستان شناس پشت این تحقیق، ناتانیل ارب-ساتولو از دانشگاه کرانفیلد در بریتانیا، فکر می کند که دلیل کاهش طلا در آن دوره تاریخی از دست رفتن موقعیت نخبگان است. شاید مردم عادی یک درصدی های دوران خود را به باد انتقاد میگرفتند و نشانگرهای تظاهر به ثروت، مانند زینتهای طلا، از مد افتاده بودند. «مرگ بر ثروتمندان و ثروتشان.»
ارب-ساتولو توضیح می دهد: «من نمی گویم که این یک سلسله مراتب اجتماعی کاملاً مسطح بود.» اما او «رویگردانی از تجلیل یک فرد» را مشاهده می کند.
مطالعه ارب-ساتولو به عنوان یک مشاهده غیرمجاز آغاز شد. در اواسط دهه 2010، در حالی که بر روی کاوش های باستان شناسی در گرجستان کار می کرد، در اوقات فراغت خود از موزه های منطقه بازدید می کرد. او به کلکسیونهای مصنوعات طلای نفیس آنها نگاه میکرد، اما متوجه شکافی در قدمت این اقلام شد. این نمایشگاهها «طلای اولیه دوستداشتنی» را به نمایش گذاشتند که عمدتاً بین سالهای 2500 تا 1500 قبل از میلاد در دوران برنز میانه ساخته شده بود. آنها همچنین آثاری را از 800 تا 200 قبل از میلاد به نمایش گذاشتند، زمانی که یونانیان کلاسیک منطقه را کاوش کردند و داستان جیسون و پشم طلایی را ساختند. اما ارب ساتولو به ندرت از آثار باستانی دوره میانی، 1500 تا 800 قبل از میلاد، در طول عصر برنز متاخر و اوایل عصر آهن جاسوسی کرد.
او در گفتگو با همکاران گرجستانی متوجه شد که دیگران به طور اتفاقی به این شکاف ظاهری طلا توجه کرده اند، اما هیچ کس به طور جدی در مورد آن تحقیق نکرده است. احتمالاً فلزسازان طلا را در اواخر عصر برنز و اوایل عصر آهن می ساختند، اما باستان شناسان هنوز مکان هایی را که در آن دفن شده است را کشف نکرده اند. با این حال، ارب ساتولو با توضیح دیگری به این موضوع مجذوب شد: جوامع در قفقاز ممکن است شهوت طلای خود را برای نزدیک به 1000 سال از دست داده باشند.
برای تعیین اینکه آیا شکاف ظاهری نشان دهنده کاهش واقعی در کار طلا است یا خیر، او تصمیم گرفت یک پایگاه داده از تمام مصنوعات طلای شناخته شده از جنوب قفقاز - که بین 4000 تا 500 قبل از میلاد مسیح است - ایجاد کند. این به معنای جستجو فراتر از اقلام پر زرق و برق در نمایشگاه های موزه بود. در سال 2019 او شروع به بررسی گزارش های منتشر شده از کاوش های باستان شناسی کرد که در گرجستان، ارمنستان یا آذربایجان امروزی از اواخر دهه 1800 به بعد اتفاق افتاد. تا اواخر سال 2020 پایگاه داده او شامل 89 سایت و 4555 شیء طلا، از جمله فنجان، مجسمه، مهره و تکههای ورق طلا بود که احتمالاً اشیاء چوبی را که مدتها پیش تجزیه شده بودند، پوشش میداد. ارب ساتولو نشان داد که چگونه تعداد این مصنوعات در طول زمان، بر اساس منطقه جغرافیایی و بر اساس فاصله یک سایت از ذخایر سنگ طلا متفاوت است.
مشاهده گاه به گاهی که او انجام داد، مبنی بر اینکه موزه های گرجستان به ندرت دارای اقلام طلا از 1500 تا 800 قبل از میلاد بودند، نشان دهنده کاهش واقعی کار طلا در آن زمان بود. به طور خاص، این افت در منطقه به اصطلاح کورا میانی، در گوشه شمال شرقی منطقه رخ داده است. سایتهای کورا میانی، بین 2500 تا 1500 قبل از میلاد مسیح، 1209 اقلام طلا به دست آوردند. اما این تعداد در دوره بعدی یعنی 1500 تا 800 قبل از میلاد به 29 شی کاهش یافت. این در حالی است که باستان شناسان هزاران گور مربوط به دوره اخیر را کاوش کرده اند. این تدفین ها حاوی اقلام ظریفی بود که از برنز، کارنلین و سایر مواد گرانبها ساخته شده بودند. طلا به طور آشکار کمیاب بود. در همین حال، تعداد اشیاء طلا در سایتهای خارج از این منطقه، به سمت جنوب، همچنان بالا بود. در حالی که گروه های کورای میانه از فلز دوری می کردند، این جوامع به تزئین مقبره های خود با شکوه و جلال طلا ادامه دادند.
کاترین فریمن، باستانشناس دانشگاه ملی استرالیا که به عنوان داور برای این مطالعه کار کرد، میگوید: این مطالعه «انبوهی از دادهها را گرد هم آورد تا واقعاً ثابت کند که برخی از افراد در این منطقه خاص واقعاً انتخاب میکنند که درگیر نشوند یا فناوری قبلی را رد کردهاند.»
دشوار است که بدانیم چرا این جوامع فلز درخشان را که توسط پیشینیان، معاصران همسایه و جانشینان محلی پذیرفته شده بود، رد کردند. آنها هیچ سند مکتوبی برای توضیح این چرخش باقی نگذاشتند - نوشتن هنوز در منطقه قفقاز وجود نداشت.
اما ارب ساتولو سرنخ هایی از سایر بقایای باستان شناسی به دست آورد که نشان دهنده دگرگونی های اجتماعی در دوران برنز و آهن است. زمانی که اوج طلاکاری در حدود 2500 تا 1500 قبل از میلاد بود، شواهدی از سکونتگاه های دائمی در جنوب قفقاز بسیار اندک است. به نظر می رسد که اکثر جوامع دامدار عشایری بوده اند. برخی از اعضای این گروهها ظاهراً بر اساس اندازه و محتویات مقبرههایشان به جایگاه و ثروت بالایی دست یافتهاند - که در تپههای ساختهشدهای قرار دارد که میتواند به قطر یک زمین فوتبال باشد و ارتفاع آن به 30 فوت برسد.
ارب-ساتولو میگوید: «این نخبگان عشایری قطعاً مملو از ثروت بودند». او ادامه می دهد: «زمانی که این گوردخمه های عظیم ظاهر می شوند، ما شروع به مشاهده اولین نوع واقعی سلسله مراتب اجتماعی می کنیم.»
اما در حدود 1500 قبل از میلاد، سبک زندگی و ترجیحات تغییر کرد. گروه های بیشتری در دهکده ها مستقر شدند که اغلب توسط قلعه های بالای تپه محافظت می شدند. گورها در مقایسه با تپههای عظیم نسلهای پیشین متواضعتر شدند. و طلاکوبی تقریباً در منطقه کورا میانی ناپدید شد.
بعید است که صنعتگران ذخایر طبیعی طلای خود را کاهش داده باشند. جنوب قفقاز دارای بیش از 100 ذخایر طلای شناخته شده است. بر اساس تخمین ارب ساتولو از زمان سفر با پای پیاده در سراسر این سرزمین ناهموار، تقریباً همه مکانهای باستانشناسی در این مطالعه در فاصله دو روز پیادهروی از یک یا چند منبع از این ذخایر طلا قرار داشتند. بعلاوه، کار طلای پررونق و پیچیده در اواخر هزاره اول قبل از میلاد در منطقه کورای میانه دوباره ظاهر شد. هیچ نشانه ای وجود ندارد که این منطقه با کمبود طلا مواجه شده است.
این سرنخها در کنار هم نشان میدهند که طبقه بالای جامعه از فاجعهآمیزترین نمایشهای ثروت خود در آن دوره کاسته است. سلسله مراتب اجتماعی ممکن است تا حدودی هم سطح شده باشد. یا شاید افراد با موقعیت بالا دست از به رخ کشیدن ثروت خود برداشته باشند. در هر صورت، چرخش اجتماعی علیه طلا منحصر به ساکنان کورای میانه بود. گروههای خارج از این منطقه به دفن مردگان خود با قلاب طلا ادامه دادند.
فراتر از قفقاز، این مطالعه به درک تاریخ جهانی فناوری و نوآوریها مانند فلزکاری میافزاید. این نمونه نادری را ارائه می دهد که در آن جامعه ای تصمیم گرفت فناوری را که قرن ها قبل توسعه داده بود و پذیرفته بود، کنار بگذارد. فریمن توضیح میدهد که دلیل نادر بودن چنین مواردی این است: «مطالعه رد نوآوری ها دشوار است. مطالعه افرادی که کاری انجام نمیدهند، سخت است، زیرا طبق تعریف، شواهدی وجود ندارد.»
وقتی محققان فقط بر نوآوریهای موفق تمرکز میکنند، به نظر میرسد که فناوری همواره در یک پیشرفت خطی از ساده به پیچیده - از چوب و سنگ گرفته تا آیفون، پیشرفت میکند. اما 3500 سال پیش، در قفقاز، جوامع تصمیم گرفتند که صنعت پیشرو (در آن زمان) در کار طلا را کنار بگذارند.
به گفته مارتینون تورس، انتخاب آنها نشان می دهد، «تاریخ فناوری خطی نیست. بسیار غنیتر و رنگارنگتر است، با جزر و مدهایی که بسته به بافت اجتماعی و فرهنگی افراد متفاوت است.»
منبع: smithsonianmag.com
ترند
طلا
پیشنهاد ویژه
باستان شناسی طلا
تمدن شمال ایران
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده