آرایه ها و زیورآلات در دوره قاجار/قسمت دوم
از جمله اشیای باارزش موزه جواهرات ملی ایران که در موزه بسیار چشمگیر و جذاب است، کره جواهرنشانی است که در سال 1291 ه ق. به دستور ناصرالدین شاه توسط گروهی از جواهرسازان ایرانی ساخته شده است.
دبیر خبر(دبیر خبر)
1401/01/04 | 00:01
به گزارش سرویس هنری گلدنیوز، در ادامه پرداختن به آرایه ها و زیورآلات در دوره قاجار، باید گفت که در دوره قاجاریه عناصر پوشاک در دو دوره جداگانه از سلطنت آنها متفاوت بوده، زیورآلات نیز به جهت تغییر مدل لباس و کلاه تا اندازه ای تحول یافت.
در دوره اول قاجار کلاه ها مانند کلاه های دوره ی زندیه بود و در دوره ی دوم، در دوره سلطنت ناصرالدین شاه چون ارتباط با کشورهای اروپایی توسعه یافت، تغییرات عمده ای در شکل لباس و کلاه و در نتیجه زیورآلات در تصاویر دیده می شود از این دوره به بعد، شاهان قاجاری کلاه قاجاری را جقه ها و جواهرات گوناگون تزیین می کردند.
در یک نقاشی لاکی که روی جلد کتابی درباره صور فلکی است و در موزه ی ملی ایران موجود است، تصاویری از زیورآلات دوره ی قاجاریه دیده می شود که ظاهرا تاریخ امضای آن در سال 1232 است. پوشاک زنان مربوط به دوره ی اول قاجاریه است.
در این دوره مردان و زنان از کلاه های نمدی مدور چون عرق چین استفاده می کردند که این کلاه مردمان مرفه از ترمه بود و بر آن جواهری نیز نصب می کردند؛ به ویژه در تاجکلاه های جقه دار پادشاهان قاجار (بعد از دوره فتحعلیشاه) ناصرالدین شاه و محمدشاه، این زیورها بیشتر نمایان است.
در موزه جواهرات ملی ایران جقه های موجود است که احتمالا مورد استفاده ی ناصرالدین شاه بوده است.
کمربندی نیز به طول 119 سانتی متر مزین به یک نگین درشت زمرد (تقریبا 175 قیراط) که دور تا دور آن با نگین های الماس احاطه شده، در موزه ی جواهرات ملی وجود دارد که متعلق به محمدشاه بوده و همواره مورد استفاده پسرش، ناصرالیدن شاه قرار می گرفت هاست.
این جقه را ناصرالدین شاه در موارد مختلف بر کلاه خود نصب می کرد.(تصویر پایین )
بازوبندهایی هم در دوره ی ناصرالدین شاه ساخته شده ولی کمتر مورد استفاده ی او قرار می گرفته است. به طور کلی بازوبند در این دوره از زیورهایی بوده که مردان و زنان هر دو مورد استفاده می کرده اند. بازوبندهایی که میناکاری شده اند و اغلب مرصع به زمرد و الماس و یا مرصع به الماس و یاقوت و لعل است.
دستبندهای این دوره که مرصع به بیجاده سرخ زیبا و خوش آب و رنگی است که از طرح و نقش و میناکاری سیاهی که در آن به کار رفته چنین بر می آید که باید در اروپا (احتمالا روسیه) در اواخر سده ی نوزدهم ساخته شده باشد و بازوبند مرصع به یاقوت آبی رنگ در وسط که از یک سوی به کرکهان (تورمالین: tourmaline) و از سوی دیگر به سیس عین الهر (هر سنگی که نور در آن چون چشم گربه ای منعکس شود) زینت دارد و در دو انتهای آن گوهرهایی چون جزع حبشی (ساردونیکس: sardonyx) با نوشته ای از آیات قرآن و گوهر خلنگ) onyx: سنگ سلیمانی یا باباقوری) نشانده اند. این سنگ های جواهر همه در قاب های زرین و مرصع به یاقوت و الماس قرار دارد که به یکدیگر متصل است.
زمرد در تمام دوره ی قاجاریه بسیار مورد استفاده ی پادشاهان و درباریان بوده است. مردم عادی به چنین سنگ های گران قیمتی دسترسی نداشتند. زیبا و ارزشمندی است که آن را به دوره ی مظفرالدین شاه نسبت می دهند.
بر سر ناصرالدین شاه و جانشینانش مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه الماس هایی نشانده می شد که از نوع هندی بود. می گویند که ناصرالدین شاه به هنگام ملاقات با ملکه ی ویکتوریا در سال 1290 ه ق. (1873 میلادی) پنج ردیف برلیان و چهار لعل درشت بر سینه خود داشت.
ایران کشور سنگ های قیمتی ممتازی است که به ویژه از لحاظ رنگ های زیبا در دنیا ی نظیرند. عشق و علاقه ایرانیان به این سنگ های گرانبها تنها از جهت آراستن خویش یا لذت بردن از تلالو آنها نیست، زیرا مردم ایران همواره نسخه هایی در دست دارند که عناصر اولیه ی آنها را همین جواهرات تشکیلات می دهد.
رنه دالمانی ((۱۸۶۳–۱۹۵۰) کتابدار، تاریخنگار، هنرشناس آذینی فرانسوی بود. از برای دلبستگی بسیارش به وسیلههای عتیقه، سفرهایی به کشورهای مشرق زمین انجام داد.)
زنان سینه های خود را با گردنبندهایی از طلا یا مروارید و یا فیروزه می آرایند، در حالی که زنان فقیر به دانه های درشت کهربا و یا صدف ساده اکتفاد می کنند.
رنه دالمانی
در یک نقاشی دوره فتحعلیشاه اثر محمدحسن، شاهزاده ای را مشاهده می کنیم که با شمشیر مرصع به جواهر نشسته و دستش به زیر زیوری از یاقوت دور مروارید حمایل شده است و در پایین پسری با بازوبند و گردنبند مرصع به یاقوت دور مروارید و گوشواره و النگوی مروارید و زیور دیگری (احتمالا نواری بلند که از روی پیراهن به پهلوها حمایل شده که آن هم دور مروارید است)، دیده می شود. به کلاه مرصع به جواهر او نیز توجه کنید.
از جمله اشیای باارزش موزه جواهرات ملی ایران که درموزه بسیار چشمگیر و جذاب است، کره جواهرنشانی است که در سال 1291 ه ق. به دستور ناصرالدین شاه توسط گروهی از جواهرسازان ایرانی به سرپرستی زرونی ماسیهیان (ابراهیم مسیحی) ساخته شد؛ تعداد جواهرات نصب شده در این کره 51366 قطعه است.
دریاها در روی کره با زمرد و خشکی ها به وسیله ی یاقوت نمایانده شده اند؛ هر یک از کشورها نیز با جواهر خاص نشان داده شده است؛ ایران، فرانسه، انگلستان و آُسیای جنوب شرقی با الماس، هندوستان با یاقوت روشن و آفریقای مرکزی و جنوبی با یاقوت کبود مشخص شده اند. خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی با الماس و یاقوت ریز دیده می شوند.
وزن خالص طلای آن 34 کیلوگرم و وزن جواهرات آن 3656 گرم است. قطر آن 66 سانتی متر و روی پایه ای از طلا مزین به جواهرات گرانبها نصب شده است.
خانم دیولافوآ ( مادام ژان دیولافوا (به فرانسوی: Jane Dieulafoy) همسر مارسل اوگوست دیولافوا (۱۸۴۳–۱۹۲۰)، مهندس راه و ساختمان و باستان شناس فرانسوی بود و به همراه همسرش از سوی دولت فرانسه برای انجام کاوشهای باستانشناسی سه بار به ایران سفر کردند) که در سال 1884 میلادی سده ی دوازدهم هجری در زمان ناصرالدین شاه به ایران سفر کرده بود، شرح مفصل تری از زیورآلات زنان و دختران کوچک و بزرگ چه در دربار شاه و چه در شهرهای مختلف و یا طبیعت بیکران در سفرنامه اش دارد.
او در مورد زیورآلات شاهزاده خانم کوچکی می نویسد: «در اطراف صورتش الماس های درشتی می درخشند که صورت بیضی شکلش را مانند قاب عکس احاطه کرده است. بر سرش سه نگین الماس تاجی خودنمایی می کند. در مچ دستش نیز دستبندی مرصع به مروارید و بر انگشتانش چند انگشتری پربها دارد...» و می افزاید: در راه فیروزآباد دختر جوان و زیبایی را در صحرا در حال کلنجار رفتن با گاوی مشاهده کرده که به زیورآلاتی چون زیور بینی از فیروزه (که در پره های بینی او ثابت شده بود) و یا گوشواره ای از مروارید یا گردنبندی از کهربا آراسته شده بود.»
اما زنان طبقات پایین تر و یا ایلیاتی در نقاط مختلف ایران نیز بنا به موقعیت اجتماعی شان از انواع زیورهای طلا و نقره که شامل دستنبد و گوشواره، آویزهای بزرگ و کوچک و گردنبند، سنجاق سینه و بازوبند و خلخال و قلاب های کمربند و سایر تزیینات برای روی تنپوش استفاده می کردند.
این تزیینات مزین به سنگ های عقیق که مناطق جواهرسازی محلی ویژه ای داشتند، رایج بوده است و تا کنون هم این زیورآلات در میان زنان ایلاتی و عشایری بسیار رواج دارد.
آفتاب لگنی در موزه جواهرات ملی موجود است که از طلا و میناکاری شده به شکل گل و بوته می باشد و جهت شستن دست قبل از غذا مورد استفاده قرار می گرفته و در دوره ی فتحعلیشاه قاجار ساخته شده است.
توصیف جواهرات ملی ایران در دوره قاجار در این مختصر نمی گنجد. و کتاب هایی که توضیحات مفصل تری در این مورد دارند نیز بسیار کم است.
تخت طاووس و تخت نادری نیز از جمله ملزومات دوره فتحعلیشاه و ناصرالدین شاه و چنان چه بعدا خواهیم دید تخت نادری از ملزومات شاه سابق هم به شمار می آمده است و در تاجگذاری سران پهلوی از آن استفاده کرده اند.
و اما درباره ی تخت طاووس روایات مختلفی نوشته اند.
برخی آن را به تخت خورشید یا طاووس که به فرمان فتحعلیشاه قاجار که به نام همسرش طاووس عنایت داشته نسبت می دهند و برخی دیگر آن را همان تخت طاووس هندی می پندارند.
ولی با مقایسه و توصیفی که تاورنیه در کتابش کرده این تخت نمی تواند همان تخت هندی باشد و تخت طاووس فتحعلیشاه است که به دستور او به سال 1216 هجری قمری به مباشرت نظام الدوله محمدحسین خان صدر اصفهانی ساخته شده است و پس از مرگ او ناصرالدین شاه آن را تعمیر کرده (اشعاری که مضمون آنها کیفیت تعمیر تخت به امر ناصرالدین شاه است شاهد این مدعاست) و تغییراتی جزئی در شکل ظاهر آن دادند.
به اعتقاد برخی این تخت می تواند تغییر شکل یافته همان تخت طاووس هندی از قنایم نادرشاه افشار باشد که به دست فتحعلیشاه ساخته شده و ناصرالدین شاه آن راتعمیر کرده است. به هر تقدیر این تخت اکنون در زمره ی جواهرات ملی ایران محسوب می شود.
تخت مرمر و تخت طاووس که هر دوی اینها در کاخ گلستان است (البته تخت طاووس در 1360 به خزانه جواهارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران انتقال داده شد)، این دو تخت به سبک مرسوم ایرانی و هندی ساخته شده است.
یعنی سکوی مرتفع و آراسته ای که شاه بر آن به زانو می نشسته است. «اورنگ نادری (سومین تخت) که به سال 1967 در تاجگذاری شاه سابق مورد استفاده قرار گرفته است، سبکی بس کهن تر دارد.
می دانیم که نادرشاه دستور ساخت تختی از روی تخت طاووس معروف هندی را دارد که به نام خود خوانده بود، اما تخت نادر به صورت کرسی نبود.
گذشته از این در زیر دسته ها و گرد حاشیه ای که در سه پهلوی داخل تخت موجود بر فراز نشینه آن قرار دارد، مدیحی دراز بر 16 لوحه نوشته است که آن را بدون شک به فتحعلیشاه نسبت می دهد و از روایات جهانگردان نیز چنین ب می آید...
به نظر می رسد که در اصل نام آن «تخت نادر» به معنای کمیاب است و یای نسبی بر آن افزوده اند که کلمه نادر را به جای صفت به اسم گرفته اند و نام سلطان افشار پنداشته اند... دور از ذهن نیست که تخت را در زمان اصرالدین شاه مانند تخت طاووس از نو ساخته و آراسته و لوحه های زمان فتحعلی شاه را در آن به کار گرفته باشند».
به هر تقدیر جواهرات این تخت عبارت اند از: 40 لعل تراشیده، یاقوت های قرمز به وزن 10 قیراط و یکی به وزن 35 قیراط و یاقوت های کبود که دو تای آنها به ترتیب به وزن 26 و 16 قیراط است و الماس های بی شماری که در همه تزیینات تخت به کار رفته و وزن آنهایی که درشت ترند بین 10 تا 35 قیراط است.
لازم به یادآوری است که این اشیاء هم اکنون در موزه جواهرات ملی وجود دارد.
انتهای پیام/
ترند
پیشنهاد ویژه
تخت طاووس
تخت مرمر
زیورآلات قاجار
قاجار
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده