حاجآقا بزرگ تاجر طهرانی یکی دیگر از مهاجرانی بود که در دوره ناصرالدینشاه به مشهد مهاجرت کرد و پس از او پسر و نوههایش طی سه نسل تجارتخانه بزرگ تهرانی را اداره کردند که در سطح بینالمللی فعال بود. حاجی آقابزرگ، حاجی عبدالحسین، میرزامحمد دانش بزرگنیا و علی صدرالتجار مهمترین اعضای این خانواده طی حدود هفتاد سال بهطور مستمر در مشهد مشغول فعالیت اقتصادی بودند.
فعالیت تجاری حاجی آقابزرگ طهرانی
حاجی آقابزرگ طهرانی، فرزند حاجی محمدعلی اولین نسل از خانواده تاجران تهرانی در مشهد بود که بهعنوان مستاجر معادن فیروزه خراسان وارد این شهر شد. از او با لقب «الحاج و المعمرین حاجیآقا بزرگ تاجر طهرانی» و «جناب عمدهالتجار و افتخارالحاج و العمار حاجی آقابزرگ تاجر طهرانی» یاد شده که نشانگر موقعیت اجتماعی و اقتصادی این فرد است. تجارتخانه خانواده طهرانی از تجارتخانههای قدیمی ایران بود که در حدود ۱۲۷۷ق (۱۲۳۹ ه.ش) تاسیس و در خراسان و بعضی نقاط دیگر مشغول تجارت بود. دفتر او در مشهد، سرای سالار قرار داشت و در اواخر عمر «خراسانی المسکن» توصیف شده است که نشان از اقامت او در این شهر دارد.
بخشی از فعالیت تجارتخانه او در خراسان، اجارهداری معادن فیروزه بود که احتمالا از ۱۲۹۱ق. شروع شده است. طبق گزارش ابوالقاسم ملکالتجار در اول شعبان ۱۲۹۱ق. (۲۲ شهریور ۱۲۵۳ ه.ش) او همراه با حاجی آقابزرگ طهرانی و مال آقابابای تاجر معدنی سه غار عبدالرزاق، زاک و سرخ را به مبلغ سالانه ۸۰۰تومان اجاره کرد.
حاجی آقابزرگ در ۱۲۹۲ق.همراه با مال آقابابا، سفید معدن و عبدالرزاق را اجاره کردند که مبلغ اجاره آن در ۱۲۹۳ق هزار تومان بود و برای مستاجران سودآوری نداشت. بنا به نوشته ابوالقاسم ملکالتجار صد دینار فیروزه هم بیرون نیاوردند و دیوان وجه خود را میگرفت.
اجاره معدن فیروزه طبس
حاجی آقابزرگ طهرانی از ابتدای ۱۲۹۳ق.همراه عمادالملک، حاکم طبس، معدن فیروزه طبس را برای مدت ۳سال به قرار ۱۵۰۰تومان اجاره کرد و در ۱۲۹۴ق. تقاضای جدا کردن حساب آن دو معدن از یکدیگر را ارائه داد؛ اما مستشارالملک وعده آن را برای سال آینده داد. بااینوجود، حاجی آقابزرگ تا ۱۲۹۵ق. زنده نماند و قبل از ذیالحجه۱۲۹۴ق. درگذشت. اواخر این سال که موضوع تجدید اجاره معدن فیروزه طبس مطرح شد، قرارداد جدید با پسرش حاجی عبدالحسین تاجر طهرانی منعقد شد. بهخاطر شهرت حاجی آقابزرگ هنوز نامش در مکاتبات مربوط به اجاره معدن فیروزه ذکر میشد و پسرش «حاجیزاده ولد ارشد آن مرحوم» مدتی راهش را در این زمینه ادامه داد.
میرزا باباتاجر معدنی بعد از مرگ شریک خود، سهم او از فیروزههای معدن را در ربیعالثانی ۱۲۹۵ق. به پسرش حاجی عبدالحسین طهرانی داد. حوزه فعالیت حاجی آقابزرگ طهرانی اجارهداری، استخراج و تجارت فیروزه بود. کالای ارزشمندی که بیشتر بهخاطر صادرات اهمیت داشت. بههمین دلیل بیشتر گزارشهای باقیمانده از او درباره گمرک و صادرات فیروزه است. بهعنوان مثال در صفر ۱۲۹۳ق. مبلغ ۱۰تومان بابت گمرک فیروزه عبدالرزاق و سیاه ناتراش پرداخت کرد.
براساس نامهای از آقا غلامرضا تاجر کاشانی مشهور به حکاک او در ۱۲۹۲ق. مبلغ ۵۹۵ تومان در ارضاقدس از حاجی آقا بزرگ تمسک (قرض به قید سفته) گرفت تا بعد از چهار ماه آن را به حاجی عباسعلی تاجر اردوبادی بپردازد.
نامهای از جمادیالاول ۱۲۹۰ق. خطاب به آقا محمداف نشان میدهد مبلغ ۶۶۴۴ منات اسکناس روسی بابت فروش فیروزه در دست حاجی آقابزرگ بوده و حواله را حاجی عباسعلی تاجر اردوبادی از اسلامبول رساند. آقا محمدباقر تاجر فیروزهفروش مشهدی مقیم اسلامبول و محمدجعفر بادکوبهای در ارتباط با تجارتخانه حاجی آقابزرگ بودند. فعالیت خارجی این تجارتخانه بیشتر در ارتباط با روسیه و عثمانی بود؛ اما نامی از تجارتخانههای طرف معامله ذکر نشده است. در حوزه داخلی با وجود تمرکز بر خراسان هنوز با تهران و تبریز تجارت میکرد. حاجی علیاکبر خراسانی ساکن تهران، عامل او در پایتخت بود که در ۱۲۹۵ق. درگذشت و وراث آن دو بر سر محاسبات تجاری اختلافنظر پیدا کردند. بیشتر طرفین معاملات حاجیآقا بزرگ حکاک و فیروزهتراش بودند. کربلایی اباذر حکاک، آقا میرزا ابوالقاسم خلف مرحوم آمیرزا محمد یزدی و کربلایی نوروزعلی معدنی بعد از مرگ حاجی آقابزرگ برای طلب و بدهی خود با پسرش حاجی عبدالحسین طهرانی مصالحه کردند. آقامیرزا ابوالقاسم نیز درباره ۱۶هزار دستک صیقلی فیروزه به قرار یک تومان و چهار هزار دینار مصالحه کرد.
این دعاوی و مصالحهها نشان میدهد بخش مهمی از محاسبات تجارتخانه حاجی آقا بزرگ با مرگ او نیمهتمام مانده و پسرش آنها را تسویه کرده است.
یکی از قبضهای پرداختی تجارتخانه حاجی آقابزرگ در ۱ذیقعده ۱۲۹۴ق. نشان میدهد در زمینه تجارت ابریشم نیز فعالیت داشته است و مبلغ ۶۰۰تومان بابت ۶عدل ابریشم باید تحویل حاجی محمدباقر اردوبادی میداد تا در تبریز به حاجی محمدجعفر آقا اردوبادی بدهد. تجارت قند، دیگر حوزه فعالیت حاجی آقابزرگ بود. یکی از کارگزاران او در ۸ربیعالاول ۱۲۹۲ق. مبلغ ۲۰۰تومان برای خرید قند از حاجیتقی تاجر دریافت کرد. حاجی بابا، کارگزار تجارتخانه طهرانی در بادکوبه و مال محمدعلی نماینده او در جومند گناباد بود.
حاجی محمدحسین تاجرگنابادی نیز با این تجارتخانه در ارتباط بود و فرزندانش در ۱۲۹۴-۱۲۹۳ق. چندبار از حاجی آقابزرگ پول دریافت کردند. اسناد مالی، شبکه کارگزاران حاجی آقابزرگ طهرانی را در تهران، تبریز، گناباد و قفقاز و استانبول نشان میدهد. شواهد کمی از ورود حاجیآقا بزرگ طهرانی به عرصه زمینداری و ملکداری در مشهد وجود دارد. مصالحهنامهای از مریم خانم در دوم شعبان ۱۲۸۹ق. نشان میدهد حاجی آقابزرگ در محله گود حسامالدین دالان حاج رقیه، حوالی (حیاطی) داشته است که در اصل متعلق به محمد اسماعیل تاجر کرمانی بوده است. این خانه بعد از او به مالکیت پسرش حاجی عبدالحسین طهرانی درآمد؛ اما قباله رسمی برای آن نوشته نشده بود.
به همین جهت تاجر کرمانی دعاوی حقوقی مطرح کرد و بالاخره به قرار ۷۵ تومان با حاجی عبدالحسین طهرانی مصالحه کرد. اجارهنشینی حاجی آقابزرگ نشان میدهد او علاقه یا امیدی به استقرار کامل در مشهد نداشته و تنها بهعنوان یک تاجر غیربومی در این شهر سا کن بوده و املاک و مستغلاتی در مشهد و اطراف آن نخریده است.
در زمینه املاک زراعی تنها در یک مورد مبلغ ۷۰۰تومان بر ذمه و رقبه حاجی میرزا هبهالله الحسینی سلطان العلمای خراسانی برای یک سال در مقابل ۶سهم از ۲۰سهم کل مزرعه هدایتآباد واقع در بلوک تبادکان در رجب۱۲۹۴ق. به مالالصلح ۱۴۰تومان داده که این ملک به مالکیت او درنیامده است. حاجی آقابزرگ شخصیتی مذهبی داشته که این را از میزان پرداخت زکاتش میتوان دریافت.
حاجی عبدالحسین طهرانی بعد از مرگ پدرش حسب الوصیه او مبلغ ۵۲تومان و نیم بابت زکات در ربیعالثانی ۱۲۹۵ق پرداخت کرد. این رقم میزان سرمایه زیاد او را نشان میدهد.
فعالیت تجاری حاجی عبدالحسین طهرانی
حاجی عبدالحسین طهرانی اولاد ارشد حاجی آقابزرگ، از تجار بانفوذ و ثروتمند مشهد در اواخر دوره قاجار بود که پسرانش در این کار با او مشارکت داشتند. مهمترین عرصه فعالیت اقتصادی طهرانی برخلاف پدرش، تجارت و زمینداری بود.
او اجارهداری در زمینه فیروزه را زیاد ادامه نداد. در سالهای ۱۲۹۶-۱۲۹۵ق. با مال آقابابا تاجر معدنی در معدن فیروزه عبدالرزاقی مشارکت کرد و در ۱۲۹۶ق. نصف معدن فیروزه طبس را در اجاره داشت؛ اما این مشارکت را قطع و تمام آن به عمادالملک منتقل شد.
یکی از علل کنار گذاشتن اجاره معادن فیروزه خراسان ظهور رقبای بزرگی همچون ملکالتجار و مخبرالدوله بود. به همین دلیل، طهرانی بیشتر به ملکداری و تجارت خارجه پرداخت. او تاجر مقیم و معتبر مشهد بهویژه در زمینه تریاک بود. این کالا را به روسیه، هنگکنگ و لندن صادر و در مقابل منسوجات و چای سبز وارد میکرد.
طبق گزارش انگلیسیها، او صادرکننده تریاک به هند بود و بیشتر این محصول را به کمپانی الباهو داود ساسون میفروخت. ارزش کلی صادرات او در اواخر دوره قاجار، ۲۰۰هزار تومان برآورد میشد. او از مشهد و یزد تریاک میخرید و از طریق بندرعباس و بوشهر برای تجارتخانه ساسون میفرستاد. این تریاکها که شامل بیروغن و روغنی در قالب باندرول و صندوق، بستهبندی میشد تا اوایل دوره پهلوی ادامه پیدا کرد و به خاطر ریسک فراوان بارها مشکلاتی برای خانواده طهرانی بهوجود آورد. یکی از خطرها، فراز و نشیب قیمتها به خاطر آفتهای طبیعی نظیر تگرگ و خشکسالی بود. طبق گزارش ابوالقاسم ملک التجار در ۴رجب۱۳۰۱ق. پسر حاجیآقا بزرگ یک فقره تریاک در یزد به قیمت ۱۹تومان فروخت؛ اما بعد از چند روز خودش آن را به قیمت ۲۱تومان خرید.
یکی دیگر از خطرهای تجارت تریاک تحولات سیاسی و تاثیر آن بر بازار مصرف بود.
حوادثی نظیر جنگ جهانی اول بر صادرات تریاک اثر منفی گذاشت. یک محموله از صادرات تریاک این تجارتخانه به روسیه شامل ۲۶۴کیلو برای تجارتخانه وهاباف در مسکو همزمان با انقلاب روسیه در ۱۹۱۷م./ ۱۳۳۵ق. توسط اداره پست مسکو مصادره شد و پیگیریهای آن تا ۲۳ربیعالثانی۱۳۴۱ق. به نتیجه نرسید. حواله این محموله به تجارتخانهای ایرانی نشان میدهد که خانواده طهرانی بهطور مستقیم با تجارتخانههای ایرانی روسیه تجارت میکردند. این در حالی بود که تجارتخانههای متعدد روسی در مشهد فعال بودند؛ اما برخی تجار ایرانی نظیر خانواده طهرانی کالاهای صادراتی خود به بازار مقصد روسیه را توسط تجار ایرانی به فروش میرساندند و این برخلاف مسیر هندوستان بود که تریاک برای تجارتخانه ساسون ارسال و در بازارهای مختلف لندن و هنگکنگ فرستاده میشد. در اسناد خانواده بزرگنیا شواهدی از ارتباط مستقیم تجاری با تجارتخانههای روسی مستقر در مشهد بهدست نیامد. صدور تریاک به لندن نیز بیمخاطره نبود. بهعنوان مثال در ۱۳۳۷ق. ۱۱۵صندوق برای تجارتخانه ساسون در لندن ارسال شد؛ اما این محموله بعد از دو سال خریدار پیدا نکرد و به اجبار بازگردانده شد که چالشهایی در زمینه گمرک و سرنوشت آن بهوجود آمد.
اگرچه این مساله میتوانست متاثر از شرایط سیاسی و تجاریِ پس از جنگ جهانی اول باشد، اما موضوع اصلی مخلوط کردن مواد زائد به تریاک و نیافتن مشتری بود. عدم رعایت استانداردهای تجاری در صادرات تریاک از مشکلاتی بود که در اواخر دوره قاجار بروز کرد و نتایج منفی آن در مشهد از اوایل ۱۳۲۵ق. آشکار شد؛ زمانی که تریاکهای ارسالی به ترکستان بازگردانده شد و نایبالحکومه خراسان چند نفر از تجار متقلب را بازخواست و تنبیه کرد تا دیگر قند و مواد دیگری داخل تریاک نکنند. اینگونه تقلبها بخش مهمی از تجارت مشهد را با مشکل مواجه کرد. بازگرداندن محموله صادراتی طهرانی از لندن، نشان میدهد تجار مشهد از این شکستها درس عبرت نمیگرفتند. مسیر صدور تریاک حاجی عبدالحسینطهرانی بیشتر از طریق بندرعباس، بوشهر و عشقآباد بود.
شترداران افغان نقش مهمی در حملونقل محمولههای طهرانی در مسیر بندرعباس داشتند. در یک مورد جمازه (کاروان) افغانی در رمضان ۱۳۲۱ ق، ۲۲ صندوق تریاک به قیمت ۴۰۰تومان از مشهد به بندرعباس حمل کرد. این کاروانها در بازگشت نیز کالاهایی برای طهرانی میآوردند.
گزارش حسنقلیخان در اواخر دوره قاجار نشان میدهد غفارخان افغان و برادرش ۵۰شتر بار برای حاج عبدالحسین طهرانی از بندرعباس به مشهد آوردند که ۲۰بار قماش، ۲۰بار فلفل و ۱۰بار حلب برای تریاک بود.
شیوه انتقال پول تریاکهای فروختهشده مشکل دیگری بود که بهخاطر تحولات بینالمللی برای تجارتخانههایی نظیر عبدالحسین طهرانی پیش آمد. برات پنجهزار پوندی اداره ساسون برای طهرانی بهطور تلگرافی از لندن به مسکو به حساب علی درودی ارسال و نزد بانک مرابحه گذاشته شد؛ اما بهخاطر تغییر مظنه پوند، انقلاب روسیه و مشکلاتی که بین درودی و وراث طهرانی بهوجود آمد، حکم قضایی آن علیه درودی در ۱ربیعالاول۱۳۴۴ق. صادر شد. تجارتخانه حاجعبدالحسین طهرانی در ۱۳۰۲ش. علاقهمند به تجارت با آمریکا شد. تجارتخانههای آمریکایی از وزارت خارجه ایران درخواست کردند تا تجار معتبر ایرانی را معرفی کند. تجارتخانه طهرانی نسبت به این درخواست پاسخ مثبت داد و درخواست معرفی کرد؛ زیرا تجارتخانهای بود که در داخل و خارج از کشور با کمپانیهای مهم مبادلات تجاری داشت و قالی، خشکبار (پسته و بادام)، تریاک، کتیرا، پشم، پنبه و فیروزه صادر و اجناس زرعی، انواع پارچه، خرازی، ماشینآلات و سایر امتعه وارد میکرد. وزارت خارجه ایران همچنین صورت اسامی تجار ایران را برای وزارت تجارت اتازونی ارسال کرد تا از این طریق آگاهیهای تجاری موردنیاز به اطلاع تجار آمریکایی برسد. نام میرزامحمد دانش از تجار معتبر مشهد نیز در بین آنها بود. بانک شاهنشاهی و رکنالتجار از طرفهای تجاری حاجی عبدالحسین طهرانی بودند. نامههای ارسالی از سیستان در ۱۳۳۵ق. نحوه ارتباط با بانک شاهنشاهی در انتقال پول و ارتباط با حاجی محمدکاظم رکنالتجار را نشان میدهد. یکی از شیوههای فعالیت طهرانی در مشهد قرض دادن پول به افراد در قبال ذمه (گرو برداشتن) املاک بود. بهعنوان نمونه در ۱۴ربیعالاول۱۳۰۵ق. مبلغ ۴۰تومان به میرزا احمد نجار و کربلایی محمدجعفر جدیدالاسلام تاجر داد تا ۷ماه بعد کارسازی کنند.
موردی دیگر در ۱۷شوال۱۳۲۷ق. مبلغ ۳۲تومان به علیخان وظیفه خوار دولت انگلیس داد تا بعد از ۶ماه از قرار ماهی ۶تومان و نیم به مدت ۵ماه بابت مواجب خادمی پرداخت کند و مستوفی خزانهداری دولت انگلیس آن را از حقوق علیخان کسر کند. حاجی عبدالحسین طهرانی تاجر صحیحالعملی بود که تجارتخانهاش مدت مدیدی فعالیت کرد و پیوسته بر نیکنامی و درستکاریاش افزود. او صادراتش را به نحوی مخصوص ارسال میکرد؛ بهطوریکه نسبت به دیگر محصولات بهخاطر حسن عملش همیشه مبلغی گرانتر به فروش میرسید.
این تجارتخانه در خراسان و بعضی نقاط دیگر مشغول تجارت بود و تقریباً مدت ۶ دهه تا زمان فوت بنیا نگذار آن هیچ گونه فتوری در آن راه نیافت و با بعضی از کمپانی های خارجی طرف معامله بود.
از مقالهای به قلم علی نجفزاده
گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد
نظری ثبت نشده