هنر زرگری در بلوچستان؛
زیورآلاتی که در حال حاضرکاربردشان محدود است یا به طور کلی از بین رفته اند، ولی بررسی این موضوع می تواند گواهی بر این مدعا باشد که زنان این منطقه طبعی ظریف و سلیقه ای زیبا داشته و مردان این قوم هم، تمام زیبایی ها را برای زنان خود می خواسته اند.
دبیر خبر(دبیر خبر)
1402/10/12 | 11:10
به گزارش گلدنیوز، قوم بلوچ اجتماعی و طبقاتی است. اختلاف طبقاتی در کلیه شئون زندگی مردم بلوچ نمایان است. هم چنین در بیش تر مناطق آن، مخصوصا در زمان های دور، جامعه بلوچستان مانند بسیاری از جوامع دیگر، مرد سالاری بوده، در حالی که زن دوشادوش مرد در همه عرصه های زندگی حضور داشته است. از آن جا که برای بررسی موقعیت زنان بلوچ به مقاله مفصلی نیاز است به این مختصر اکتفاکرده و این مقاله را به یکی از محورهای فرهنگ و هنر عامه منطقه، یعنی زیورآلات زنان بلوچ اختصاص می دهیم.
زیورآلاتی که در حال حاضرکاربردشان محدود است یا به طور کلی از بین رفته اند، ولی بررسی این موضوع می تواند گواهی بر این مدعا باشد که زنان این منطقه طبعی ظریف و سلیقه ای زیبا داشته و مردان این قوم هم، تمام زیبایی ها را برای زنان خود می خواسته اند.
طلا و زیورآلات در زندگی زن بلوچ، آن چنان رسوخ کرده که زندگی بدون داشتن قطعه ای طلا زیبایی و ظرافت نداشته و ندارد. داشتن طلا یکی از ویژگی های اخلاقی زنان بلوچ بوده و هست. چنین زیورآلاتی را که استادانه منقوش و مزین به نگین های گوناگون شده اند، باید هنر دست و نشانه خلاقیت صنعت گران ماهر و حاذقی دانست که استا یا استاد نامیده می شوند.
هنر زرگری از سابقه ای دیرینه برخوردار است و هنرمندان سرزمین پهناور بلوچستان که نسل در نسل به حرفه زرگری مشغول بوده اند، در کار خود حداکثر مهارت و ذوق را به کار برده و به خلق زیبایی ها پرداخته اند. تاریخچه هنر زرگری دقیقا مشخص نیست ولی می توان آغاز این هنر را هم زمان با پیدایش هنرهای سنتی دیگر دانست. در جامعه طبقاتی بلوچستان، زرگری حرفه خاص طبقه ای به نام استا یا استاد بوده و هست که نسبت خود را به حضرت داوود (ع) می رسانند.
بر این اساس طبقه بندی اجتماعی قوم بلوچ، طبقه استاد ششمین طبقه جامعه است. طبقات برتر، زرگری را کسر شأن می دانستند؛ اما امروزه نسبت به این هنر تعصبی وجود ندارد و به زرگری به عنوان یک هنر ظریفه و قابل تقدیر نگاه می شود.
نقش و نگارهایی که زرگران بر روی کار اجرا می کنند، بیش تر الهام گرفته از طبیعت و شاخه و برگ های درختان است. این تشابه بین نقوش را در هر یک از هنرهای دیگر چون منبت کاری، تذهیب و قالی بافی می توان دیـد و در واقع ارتباطی است فطری با طبیعت. بعضی از نقش و نگارها و نقوشی که انسان های اولیه بر روی سنگ ها و دیواره غارها حک کرده اند،در این آثاردیده می شود و استاد کاران ماهر با استفاده از این نـقوش بـه ساخت زیورآلات پرداخته اند.
زرگری در سه شهرستان ایرانشهر، سراوان و چابهار بیش تر از بقیه مناطق بلوچستان جنوبی رونق داشته و استاد کاران هر منطقه مبدا سبکی با نام همان منطقه بوده اند، مثلا زرگران سراوانی زیوری بهنام سنجاک (سنجاق) می ساختند با شیوه یا به اصطلاح خود «جنگ» (سبک) سراوانی و یا زرگران ایرانشهری همین سنجاق را می ساخته اند با سبک یا « جنگ » ایرانشهری و... تجلی هنر زرگری و نام زیورآلات زنان بلوچ حتی در ادبیات قوم بلوچ دیده می شود.
استوانه یا خمره ای از جنس نقره که از دو طرف سوراخ داشته و منقوش به طرح ماده، ستاره، شاخ و برگ بوده و آن ها را چون دانه های تسبیح در موی بافته شده سر می کشند و دو رشته موی بافته شده را به هم متصل کرده به پشت سر می اندازند. تعداد آن ها بیست تا بیست و چهار عدد می باشد.
شکل، نقش و جنس آن مانند مودیگ است، با این تفاوت که بزرگ تر از مودیگ و تنها یک عدد است و برای اتصال دو رشته موی بافته شده به کار می رود.
این قطعه به کید صدی معروف هم است که در ناحیه پیشین سر و روی موها قرار می گیرد و به شکل قطعاتی گرد یا شش یا هشت ضلعی کوچک طلایی مزّین به نگین های فیروزه و یاقوت است که با چهار تا شش ردیف تکه زنجیرهای ظریف به هم وصل شده اند و سه گیره، یکی در وسط و دو تا در طرفین برای محکم شدن به موها دارد. در انتهای دو سر آن نزدیک گوش دو زایده به صورت چنگک جهت نگه داشتن گوش واره ها (دُرّها) وجود دارد تا سنگینی آن ها باعث پاره شدن نرمه گوش نگردد.
این زیور در قسمت وسط در محل فرق سر، قطعه طلایی خورشید مانندی دارد که در حاشیه اش برگ های کوچک و نازکی از طلاست و دقیقا بر روی پیشانی تا نزدیکی ابروها قرار می گیرد، این قطعه به شَمش معروف است. این نوع کید زیورآلات عروس هاست و زن های دیگر نیز جهت شرکت در جشن های عروسی و مهمانی ها از آن استفاده می کنند.
به همان صورت کید است و از جنس طلا، با این تفاوت که خیلی ساده تر و باریک تر است و نگین و قطعه شَمش در قسمت وسط را ندارد. کیدِ دُرّ همیشه و در همه حال مورد استفاده قرار می گیرد تا نگه دارنده دُرّها باشد.
قطعه ای است که در وسط کید قرار می گیرد. از این قطعه به صورت جداگانه، در حالی که به زنجیر و گیره ای متصل است می توان استفاده کرد و از وسط فرق سر بر روی پیشانی آویزان نمود.
دایره هایی طلایی مُزیّن به فیروزه و یاقوت، دوخته شده بر پارچه در دو ردیف که مانند یکتِل برای نگه داشتن موها به کار می رود و در انتهای آن دو بند دارد که پشت سرگره می خورد و دقیقا زیر کید قرار می گیرد. این زیور را هم بیش تر عروس ها و زنان جوان در مراسم جشن و شادی گاهی اوقات با کید و گاهی هم بدون آن استفاده می کردند. البته اکنون از این زیور استفاده نمی شود.
گیره کوچک مخصوصی است از جنس طلا یا نقره که به وسیله نخی گشواره ها را به موهای سر محکم می کند و حافظی است برای گوش واره ها، هم چنین برای کسانی که کید یا دُرّ ندارند، عمل کید را انجام می دهد و از پارگی نرمه های گوش جلوگیری می کند.
قطعه طلایی است به صورت نیم دایره تراشکاری شده و مزیّن به نگین های فیروزه، مروارید و الماس به صورت سنجاق سینه که با گیره و حلقه ای در یک طرف سر روی موها محکم می شود و عملا مانند پنس یا گیره سر است و برای جلوه موهای سر و نگهداری موها در پشت گوش به کار می رود.
زیوری است که آن را به وسیله گیره ای که متصل به موهاست، بالای چشم ها آویزان می کنند.
قطعه ای است گنبدی شکل از طلا که با مهره هایی چون مروارید، فیروزه و یاقوت در اطراف و هم چنین یک یاقوت بادامی شکل در وسط تزیین شده و یکی از قطعات زیبای زیورآلات بلوچی است؛ به جای گوش واره با حلقه یا گیره ای درکنار گوش و در انتهای کید آویزان می شود.
یکی از زیورهای گوش که در واقع نوعی گوش واره نسبتا بزرگ و سنگین است، به شکل قپه ای از طلا که به دو صورت ساده و منقوش ساخته می شود و فرم ساده آن در شهرستان سراوان و نواحی تابعه و فرم منقوش آن بیش تر در نواحی ایرانشهر، سرباز، نیکشهر و چابهار استفاده می شود.
از فرم ساده آن دو تا چهار جفت و از فرم منقوش آن چون بزرگ تر است؛ یک تا دو جفت به هر گوش آویزان می کنند. از متعلقات درّ می توان از نگین هایی چون فیروزه و مروارید نام برد و هم چنین قطعه طلایی به نام گل ها (’ahlag) یا گله (ehag) که تراش کاری شده و در وسط سوراخی دارد تا داخل میله نازک درّ قرار گیرد.
در اصطلاح بلوچی درّی که کنار صورت قرار می گیرد « دیم درّ » (درّ جلویی) و درّی که در عقب درّ جلویی قرار می گیرد «پد درّ » (درّ عقبی) نام دارد. پیر زن های بلوچ نوعی درّ در گوش ها آویزان می کنند، به نام درّ شپ (pe’s) و آن حلقه ای پهن و کلفت و سنگین اسـت که از طلای 24 عیار ساخته می شود و ساده و بدون نقش و نگار است.
بلوچ ها گوش دختران خود را از همان زمان تولد، چند سوراخ می کردند. تعداد سوراخ ها بستگی به منطقه زندگی آنان داشته است. عموما در نرمه گوش دو یا گاهی چهار سوراخ، در لاله گوش چهار تا شش سوراخ و بین نرمه و لاله گوش، جایی که به داخل گوش فرو رفتگی پیدا می کند، یک سوراخ می کردند، تا در بزرگی بعد از ازدواج گوش واره های مختلف به آن آویزان کنند و شاید بزرگی گوش زنان بلوچ مخصوصا در گذشته به خاطر سنگینی همین گوش واره های مختلفی بوده که به کار می بردند.
نوعی گوش واره با نقش و نگار و مزّین به نگین های یاقوت به سبک گوش واره هندی ها که یک جفت است.
یک جفت حلقه طلایی تراش کاری شده، منقوش و مزیّن به نگین های یاقوت که برای هر گوش یکی از آن ها استفاده می شود و جای آن در سوراخ بین لاله و نرمه گوش است. زنجیری هم دارد که دور تا دور گوش را می گیرد و در داخل حلقه های بادی محکم می شود. اخیرا زنجیر آن به طرف پایین آویزان می گردد.
گوش واره ای اسـت از جنس طلا به شکل هلال ماه که در وسط آن نگین الماس یا یاقوت و یا فـیروزه نصب شده است. هر نالک از چهار هلال تشکیل شده و یک جفت آن هشت هلال دارد. معمولا تعداد نالک دو تا چهار جفت است و تقریبا در جای والی آویخته می شود.
حلقه هایی ساده بدون نقش و نگین از طلا که معمولا چهار تا شش جفت آن ها در حاشیه غضروفی لاله گوش آویزان می شوند.
شکل آن تقریبا مانند والی است.
گیره ای است طلایی یا نقره ای که بین گوش و چشم آویزان می کردند و زینت بنا گوش بوده است.
زیوری طلایی که در غضروف بین دو سوراخ بینی قرار می گیرد. شکل آن مانند قفلی است بیضی شکل با نگین نسبتا بزرگی از فیروزه که هنگام آویزان شدن دقیقا بر روی لب قرار می گیرد ولی بـه علت سنگینی جزو زیورآلات همیشگی قلمداد نمی شده و بیش تر در مراسم شادی از آن استفاده می کردند؛ اکنون استفاده از پلوه که در مناطق سرباز و قصرقند بیش تر متداول بود کم شده یا به طور کل از بین رفته و فقط در بینی زنان مسن دیده می شود.
زیوری از جنس طلا به شکل سکه که گاهی با نگینی از یاقوت یا فیروزه مزّین است یا به شکل گلی با گلبرگ های ظریف تراش کاری می شود و با گیره ای در سوراخ پرّه بینی قرار می گیرد و زیبایی خاصی به چهره زنان این منطقه می دهد.
از جنس طلا، منقوش و تراش کاری شده، مزّین به نگین های یاقوت و الماس بوده که در سوراخ پرّه بینی فرو می کرده اند لانتی به زنجیر گیره داری متصل بود و این زنجیر را از وسط پیشانی یا از کنار صورت از میان چشم و گوش به طرف سر برده و به موها متصل می کردند.
نوعی پلّک، ولی بزرگ تر از آن که دور آن زنجیرهایی داشته و گاهی در انتهای آن مروارید یا فیروزه یا یاقوت آویزان و در داخل پرّه بینی فرو می کرده اند و چون هنگام راه رفتن و یا حرکت کردن زنجیرهایی که روی پرّه بینی قرار می گرفته می لرزیدند، به این نام معروف شده است.
از طلا و یکی از زیباترین و خوش نقش ترین زیورآلات زنان است که به شکلی زیبا و بسیار هنرمندانه در قالب های متنوع به صورت دست ساز یا با دستگاه پرس ساخته می شود. سنجاک به شکل یک نیم دایره دندانه دار با برگ های نازک طلایی در حاشیه و نگین های فیروزه و یاقوت بر سطح آن است و گواهی است بر حسن ظرافت کار زرگران و سلیقه زنان بلوچ که با استفاده از سنجاک، چاک جلوی پیراهن را در قسمت سینه می بندند.
همان گلوبند است، با این نقاوت که قطعات طلای آن به شکل مخروطی یا نیم کره اند. معمولا پانزده عدد از این قطعات طلا روی تکه پارچه سیاه رنگی به اندازه دور گردن دوخته می شوند. نوک هر نیم کره یا مخروط به صورت یک در میان با نگین های یاقوت و فیروزه تزیین می شود.
گردنبندی است از بافته های مروارید و فیروزه هم راه با قطعات طلایی در دو ردیف، قطعات طلایی ردیف اول هشت گوش و قطعات پایینی مثلث شکل هستند و روی قطعات یک در میان با نگین های فیروزه و یاقوت مزّین شده و پایین تر از کپکو به گردن بسته می شود؛ گاهی هم به تنهایی مور استفاده قرار می گیرد.
سینه ریزی است که قـطعات آن به شکل سکّه کامل یا ماه کامل است و گاهی به آن ماه هم می گویند. یازده تا دوازده عدد از این سکه ها که در روی هر کدام یک نگین فیروزه یا یاقوت کار گذاشته شده، به رشته ای بافته شده از مروارید و فیروزه، کشیده می شود و هر قطعه بین دو یاقوت بادام شکل نسبتا بزرگ قرار می گیرد. این زیور در پشت گردن با نخی محکم می شود. گاهی زنان روستایی هم با استفاده از گیاهان معطر، مانند مهلب (هسته دانه گیاهی) و کلمپر (میخک) گردنبندی به همین نام درست کرده و از گردن می آویختند.
یکی دیگر از گردنبندها است، از جنس طلا و گاهی نقره، قسمت اصلی آن قطعه ای استوانه ای شکل بود که در آن از یک طرف باز و بسته و برای نگهداری عطر استفاده می شد. معمولا به این گردنبند سه قطعه تیغه مانند از طلا یا نقره که سر باریکی داشته اند و هم چنین یک حلقه که به زنجیر کشیده می شد، اضافه کرده و از آن ها برای تمیز کردن گوش و زیر ناخن و لای دندان استفاده می کردند.
نوعی گردنبند از نقره یا طلا که قطعه اصلی آن به اندازه نصف کف دست، به صورت مکعب مستطیل بوده و در آن از یک طرف باز و بسته می شود. در داخل آن قرآن کوچک یا دعاهای مانند آیه الکرسی، یا حتی گاهی اوقات در زمان های گذشته سند ازدواج زنان بلوچ را که یک ورقه بیشتر نبود و ارزش زیادی داشت، می گذاشتند و با زنجیر به گردن می آویختند.
کاسه گونه ای است طلایی که به تنهایی استفاده نمی شده است، بلکه در وسط تک (ردوی) قرار می گرفته و هم راه با آن استفاده می شده است.8- هار بادامگردنبند بزرگی است از جنس طلا که قطعات ریزی به شکل بادام های کوچک در سرتاسر گردنبند وجود دارد.
به معنای جلو پیراهن (پیش سینه) است. سرزیهی نوعی زیور از جنس نقره بوده که آن را با سنجاق قفلی جلو پیراهن آویزان می کرده اند. بعضی سرزیهی را با مواد خوش بو مانند مهلب و میخک به گنبدی توخالی درست کرده و به نخ کشیده با یک سنجاق به سینه آویزان می کرده اند.
روچ زیوری است که اغلب در زیر ماه (تک) روی سینه آویخته می شود.
یکی دیگر از زیورهایی که به سینه آویخته می شد، شامل یک ردیف سکه های طلایی از دو تا هفت عدد، مانند گلوبندهای لیره عثمانی و سکه ای که تا چند سال پیش، اغلب زنان به گردن می آویختند.
مانند گلوبند به گردن آویخته می شود و روی سینه قرار می گیرد.
انگشتری است از جنس نقره یا طلا که با ظرافت خاصی تراش کاری و مزیّن به انواع نگین های یاقوت، فیروزه، عقیق و... می شود.
پنجه دو تا پنج انگشتر از طلا که هر انگشتر به زنجیری متصل بوده و این زنجیرها در پشت دست به قطعه ای طلایی به شکل گل یا قلب یا نیم کره که با نگین های یاقوت مزین شده متصل می شوند. این قطعه توسط زنجیری به یک دستبند متصل و دور مچ دست محکم می شود.
دستبند پهنی است از جنس نقره یا طلا، که توسط قفلی باز و بسته می شود.
النگوی نقره ای که اکنون به فرم ظریف تر و با نقش و نگار متنوع تر و به تعداد بیشتری از جنس طلا ساخته و در دست می کنند. معمولا در هر دست گبّ می انداختند.
زیوری که روی مچ دست بسته می شد، به شکل شش ردیف مهره شامل یاقوت، فیروزه، مروارید، عقیق، گسه، لعل، نمرد، جز، تلمل و کهربا. این مهره ها را مانند دانه های تسبیح به نخ می کشیدند و دور مچ دست می بستند و بعد از آن چودی یا گبّ قرار می گرفت. گاهی اوقات از همین مهره ها مخصوصا برای کودکان، گردنبندی ساخته، هم راه با دندان خرس که دور آن را طلا گرفته بودند، جهت جلوگیری از چشم زخم به گردن کودکان می آویختند.
النگویی از نقره و توخالی که در داخل آن سنگ ریزه یا ماش یا گلوله های خیلی ریز فلزی می ریزند تا هنگامی که دست حرکت می کند، صدا کند. این زیور بالای آرنج قرار می گیرد.
باهوبند زیوری از جنس نقره و توخالی که داخل آن نیز، سنگ ریزه می ریزند ولی دو سر آن به هم وصل نیست.
حلقه های ساده مارپیچ یا جدا از هم، بدون نگین از جنس طلا که دو تا چهار حلقه از آن را در دو انگشت کناری انگشت شست پا می کردند.
به شکل حلقه ای از طلا یا نقره و امثال آن که در پای کنند.3- پازیب از جنس طلا به صورت زنجیری است به اندازه دور مچ پا که دور تا دور این زنجیر قطعات برگ مانندی آویزان است و به وسیله دو گیره که در هم محکم می شوند به مچ پا محکم می گردد.
زیور آنلاین
انتهای پیام/
ترند
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده