ممنوعیت طراحی جواهرات غیرسنتی در عمان
در حالی که مردان کشور عمان طلافروشی های خود را که مملو از طلاهای سنتی است می بندند ، زنان در حال تولید مجدد صنایع دستی سنتی عمان هستند و کسب و کار پر رونقی را در واتس اپ و اینستاگرام راه اندازی می کنند.
حسین راشدی(مترجم)
1402/11/30 | 15:11
به گزارش گلدنیوز به نقل از وبسایت «نیو لاینز مگ»، هنر نقرهسازی در عمان بهطور سنتی در اختیار مردانی بوده است که آهنگری می کنند و اجناس خود را در بازارها به فروش میرسانند، اما از آنجایی که مردان مشاغل دولتی حقوق بگیری را دنبال میکنند، زنان عمانی نیز برای زنده نگه داشتن سنتهای نقرهسازی وارد عمل میشوند. و از آنجایی که بیشتر و بیشتر مغازههای سنتی درهای خود را بستهاند، زنان در خانههای خود کارگاههایی ایجاد میکنند و پایگاههای مشتریان خود را در واتساپ و اینستاگرام ایجاد میکنند.
الاسماعیلی بخشی از نسل جدیدی از زنان عمانی است که نقرهسازی را با بهرهگیری از فناوری مدرن، کلاسهای دولتی در آهنگری و رسانههای اجتماعی که آنها را قادر میسازد تا به مشتریان ثروتمند در سراسر شبه جزیره عربستان دسترسی پیدا کنند، آغاز کردهاند.
زمانی که «امل الاسماعیلی» 10 ساله بود، در را به روی فروشنده دوره گردی باز کرد که مادربزرگش را خواست. او به دنبال فروش چیزی نبود، بلکه به دنبال خرید جواهرات نقره عتیقه برای فروش مجدد یا ذوب کردن به قطعات جدید بود.
الاسماعیلی به یاد می آورد که مادربزرگش سرمه حکاکی شده و دیگر قطعات زیورآلات عتیقه و تزئین شده خود را به تاجر تحویل می داد و می گوید: «مادر من همیشه از جواهراتی که مادربزرگم داشت، سنگینی آن و اینکه چگونه همه آنها را می فروخت، می گوید.»
او ادامه داد: «احساس کردم که میراث ما ناپدید شد و از بین رفت. بنابراین، سعی کردم آن را دنبال کنم.»
سرانجام، الاسماعیلی از شهر واحه ایبرا به بریتانیا راه یافت و در آنجا شروع به مطالعه تاریخچه جواهرات نقره و چرم عمان به عنوان بخشی از تحصیلات دکترا کرد. او مهارت های خود را اصلاح کرد و شروع به ترکیب دانش خود در آهنگری با تاریخچه این صنعت و سیاست هایی کرد که می تواند بر آینده آن تأثیر بگذارد. جستوجوی او برای جواهرات مادربزرگ بادیهنشینش به ملاقاتهایی با زنان در سراسر صحرای عمان منجر شد و زمانی که الاسماعیلی دکترای خود را به پایان رساند، برای همیشه به عمان بازگشت تا در دانشگاه سلطان قابوس در پایتخت مسقط، جواهرات معاصر و صنایع دستی تدریس کند.
در صحرای عربستان، عمان از دیرباز با نقره مترادف بوده است. این فلز زمانی در هر نقطه عطفی از زندگی استفاده می شد: هم پسران و هم دختران چند هفته پس از تولد گوش های خود را سوراخ می کردند و بچه ها برای محافظت از چشم بد، تعویذهای سنگین می پوشیدند. جهیزیه ای که شوهر به عروس می داد، امنیت مالی او بود و نسل های زیادی از مردان در کوره آهنگری کار می کردند و همه چیز را از انگشترهای ظریف انگشتان پا و سرمه های شیک که ریمل های طبیعی را در خود جای می دادند تا شمشیرها و خنجرهای سنگینی مانند آن هایی که روی پرچم عمان یافت می شد، می ساختند.
مارسیا دور، محققی که در نمایشگاه آتی موزه بریتانیا درباره آهنگران زن عمان که از دهه 1980 با زنان صنعتگر عمانی کار کرده است، می گوید: «وقتی به عمان فکر می کنید، چند دلیل وجود دارد که به نقره فکر می کنید. این تلاقی غنی از الهام، ایده ها و فن آوری از زمان بسیار اولیه وجود داشت. عمانی ها از آغاز تمدن در منطقه متالورژیست بودند و مهارت های متالورژی بر نقره انجام می شد. فناوریها و الگوها هزاران سال است که مورد استفاده قرار گرفتهاند.»
عمان موقعیت مناسبی برای تبدیل شدن به یک مرکز نقرهسازی داشت. امپراتوری دریایی آن در اوج خود در قرن نوزدهم، از بحرین در شمال تا پاکستان امروزی و از جنوب تا زنگبار در امتداد بخشهایی از سواحل شرقی آفریقا گسترش یافت.
این به معنای دسترسی مداوم به نقره با کیفیت بالا به شکل تالر ماریا ترزا بود، سکهای شمشی که چهره فرمانروای قدرتمند قرن هجدهم امپراتوری هابسبورگ و امپراتور مقدس روم را نشان میداد. سکه نقره ای همنام او به دلیل خلوص آن چنان ارزشمند بود که از بیرمنگام تا بمبئی ضرب شد و تا اواخر قرن بیستم به عنوان یک واحد پولی در شبه جزیره عربستان باقی ماند. برای قرنها، دریانوردان عمانی اقیانوس هند، ذخایر ثابتی از سکههای نقره خالص را در اختیار آهنگرها قرار میدادند که به قطعات جدید ذوب میشدند یا بهعنوان مدال ارزشگذاری میشدند.
در همان زمان، جوامع متحرک بادیه نشین عمان تقاضا ایجاد کردند. برای آنها جواهرات یک حساب بانکی قابل حمل بود. در حالی که شهرنشینان خانه دائمی داشتند، زنان بادیه نشین مجبور بودند نقره خود را بپوشند یا در سبدهای کوچکی که از مکانی به مکان دیگر می رفتند، بسته بندی کنند. اکثر آنها به سادگی ثروت خود را پوشیدند. جواهرات باید محکم و قابل حمل باشند.
عمان جمعیت زیادی از بادیه نشینان و بسیاری از شهرهای واحه سرسبز در همسایگی مناطق بیابانی داشت. این بدان معنی بود که کارگاه های ثابت رونق گرفت. آهنگرها ها در طراحی هم برای عشایر بیابان و هم برای جمعیت ساکن کوه ها و سواحل ماهر بودند. سبک ها در جوامع مستقر به اندازه ساکنان آنها متنوع بود. آهنگران عمانی می توانستند پاسخگوی تقاضای جوامع بلوچی، ایرانی و زنگباری، گلهداران از مناطق گرمسیری جنوب و کشاورزان تودههای آهکی کوههای هاجر باشند.
اکتبر امسال، موزه بریتانیا میزبان نمایشگاهی درباره نقرهسازان زن قرن بیستم، مانند توفول رمضان، خواهد بود. رمضان در 14 سالگی آهنگری را از برادر شوهرش آموخت و زمانی که در اواسط دهه 20 سالگی با سه فرزند خردسال بیوه شد، آهنگری را به حرفه خود تبدیل کرد. آهنگری درآمد و استقلال سالمی را برای رمضان فراهم کرد تا اینکه در سال 2021 درگذشت.
از اواخر دهه 1990، مردان شروع به ترک این حرفه و انتخاب مشاغلی با اعتبار و امنیت مالی بیشتر کردند. بسیاری از مردان عمانی این فشار را احساس میکنند که قبل از ازدواج درآمدی با حقوق دریافت کنند و از سنین پایین برای عروسی و جهیزیه پسانداز کنند که میتواند بیش از 9000 ریال عمانی (23400 دلار) باشد.
هلال الشعبانی 33 ساله، یکی از آخرین نقرهسازان مرد عمانی در منطقه داخلی عاد دخیلیه، میگوید: «مرد مسئول تأمین پول برای خانواده است. زمانی که دانشگاه را به پایان میرسانند، سعی میکنند شغلی پیدا کنند، تلاش میکنند حقوق بگیرند، سعی میکنند زندگی خود را بسازند.»
علاوه بر این، کار یدی می تواند یک انگ اجتماعی به همراه داشته باشد. الشعبانی با ابزار سنتی کار می کند و با چکش و انبر، سندان کوچک و تراش جواهرات را مزین می سازد. او می گوید: «بسیاری از مردم سر من فریاد می زنند، "چرا از دست خودت استفاده می کنی؟ دست کش بپوش! دستات خیلی کثیف شده چرا اینجوری درستش میکنی؟» من میگویم: "میخوام مثل آینه صافش کنم و اگه دستکش بپوشم نمیتونم حسش کنم. باید با دست خودم بررسیش کنم."»
با این وجود، بسیاری از زنان متوجه می شوند که این کار نتیجه می دهد. زمانی که حورا حامد در سال 2018 کار خود را به عنوان یک متخصص نرم افزار در یک شرکت نفت ترک کرد و با نقره شروع به کار کرد، انتظار داشت که برای گذراندن زمان بیشتری با خانواده جوان خود دستمزد خود را کاهش دهد. در کمال تعجب، درآمد او افزایش یافت.
اکنون حورا حامد از شهرت عمان به عنوان سنگر نقرهسازی برای ایجاد برند خود استفاده میکند و به اتباع خلیج فارس که نیمی از مشتریان او را تشکیل میدهند، سرویس میدهد. او در نمایشهای غولپیکر مورد علاقه اماراتیها، سعودیها و قطریها تخصص دارد، مانند گردنبندهایی که از پشت کمر میافتند و کمربندهای ۷۰۰ گرمی که با طلای ۲۱ عیار آبکاری شدهاند.
او با چرخاندن النگوی سنگین و درخشان روی صفحه میگوید: «اگر آنها این را ببینند، دریغ نمیکنند.» او می خندد: «خلیجی ها خریدار سنگین هستند و خدا نگهدارشان باشد.» او قصد دارد ظرف یک سال یک فروشگاه و کارخانه در یک مرکز خرید باز کند، جایی که آهنگرهای دیگری را استخدام کند و قطعات محدودی را بسازد.
حورا حامد در سال 2010 آزمایش نقره را آغاز کرد و سود خود را در ماشین آلات سرمایه گذاری کرد. امروز، طبقه سوم خانه او در مسقط یک کارگاه است، دیوارهایش با میز کار و ماشین آلات پرداخت و پرس، کمدهایش با شیشه های مروارید، جواهرات ریز، قلاب ها و مهره های مالاشیت آفریقایی روی هم چیده شده است.
کار از خانه در طول همهگیری کرونا، زمانی که کارگاهها و فروشگاهها در بازار به دلیل مقررات بهداشت عمومی مجبور به تعطیلی شدند، یک موهبت بود. کسبوکار حورا قبلاً کاملاً آنلاین بود و بیشتر فروشهای او مستقیماً از طریق واتساپ و اینستاگرام با خریداران ترتیب داده میشد.
حورا حامد برای رقابت با آهنگران بسیار ماهر از جنوب آسیا که در کارخانههای مسقط و دبی کار میکنند، تکههایی را تولید میکند که برند او را متمایز میکند. او همچنین شروع به آموزش هنر نقرهسازی به کودکان و نوجوانان کرده است. تقریباً همه شاگردان او زن و دختر هستند.
دانستن مکان و نحوه خرید مواد در دبی و عمان زمانی مانعی برای زنان بود و همچنین ساعات طولانی کار در بازار در مناطق محافظهکار عمان. اما رسانه های اجتماعی یک پایگاه مشتری بین المللی و ارتباط با سایر آهنگران را برای پشتیبانی ارائه کرده اند.
حورا می گوید: «بدون رسانه های اجتماعی، غیرممکن است که امروز به اینجا رسیده باشم. من از سراسر جهان سفارش دارم و به هر کشوری رسیده ام - کانادا، عراق، آمریکا، استرالیا - و این فقط به خاطر رسانه های اجتماعی است. رسانه های اجتماعی تغییر دهنده زندگی هستند.»
الاسماعیلی خاطرنشان می کند که زنان کنار کوره آهنگری ممکن است پدیده جدیدی باشند، اما آنها همیشه نقش فعالی در طراحی جواهرات عمانی داشته اند. علاوه بر کارهای چرمی، زنان در طراحی جواهرات نقره نیز مشارکت صمیمانه ای داشتند. به طور سنتی، گردنبندها را به جای زنجیر، نخ میکردند، بنابراین زنان قطعات را جدا میکردند و آنها را به دلخواه خود طراحی میکردند.
برای الاسماعیلی، بزرگترین محدودیت امروز این است که خریداران عمانی هنوز جواهرات طلا و نقره را سرمایه گذاری مالی در این فلز می دانند. قیمت ها بر اساس وزن است نه ساخت. علاوه بر این، مقررات دولتی برای حفاظت از هویت فرهنگی، تغییر طرح های سنتی را ممنوع می کند. در نتیجه، نوآوری محدود است و زنان را می توان از کشف خلاقیت خود باز داشت. به همین دلیل، او در خارج از کشور نمایشگاه می گذارد و هنر آموزان خود را به انجام همین کار تشویق می کند.
الاسماعیلی در تدریس دانشگاهی خود دریافته است که رشته طلا و جواهر کاملا پذیرفته نشده است. در دوران تحصیل او در انگلستان، بیشتر به عنوان هنر مورد توجه قرار می گرفت تا تجارت. او می گوید: «ما باید این مفهوم را پیش ببریم.» او می افزاید: «من مخالف این قوانین نیستم، اما اگر سنت را کپی کنید، آن را مسدود می کنید. به همین دلیل است که من عاشق جواهرات معاصر هستم. اما همچنین، من نمی خواهم با جامعه درگیری داشته باشم. ... مردم اینجا هنوز هنر جواهرات معاصر را قبول ندارند. اما به مرور زمان، شاید پذیرفته شود.»
منبع: نیو لاینز مگ
بازار طلای عمان
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده