آیا ذهن شما ذهن یک کارآفرین است ؟
کارآفرینی جرقه نوآوری ایجاد میکند، اشتغال را به پیش میبرد، اقتصاد را تقویت میکند و راه حلهایی را برای طیف وسیعی از چالشهای محیطی و اجتماعی ارائه میکند. اما قبل از شعلهور شدن آن جرقه ها و محرکها، یک ذهن کارآفرین باید به عنوان یک کاتالیزور ایجاد شود.
علی اصغر کشانی(نویسنده)
1402/03/06 | 00:03
به گزارش گلدنیوز،روونا بارت، معاون حرفهای کارآفرینی در دانشگاه کوئینزلند گفت، طرز فکر و ذهن کارآفرینی به رهبران سازمانها کمک میکند تا با "شناخت فرصتها و اقدام بر اساس آنها، تصمیمگیری با اطلاعات محدود، و سازگاری و انعطاف پذیری در شرایط نامطمئن و پیچیده، ارزش ایجاد کنند."
در وبیناری که توسط داشگاه امآیتی و مدرسه کسب و کار QUT ارائه شد، بارت و بیل اولت، مدیر عامل مرکز کارآفرینی امآیتی، سه ویژگی را به اشتراک گذاشتند که یک طرز فکر کارآفرینی را بدون توجه به محیط تعریف میکند.
اولت گفت: " کارآفرینی بسیار بسیار گستردهتر از بحث استارتاپها است." کارآفرینان باید در سرتاسر جامعه ما حضور داشته باشند و نه فقط در استارتآپهای سرمایه گذاری. آنها باید در دولت وجود داشته باشند، آنها باید در شرکتهای بزرگ وجود داشته باشند، آنها باید در بخش غیرانتفاعی وجود داشته باشند، [و] باید در مؤسسات دانشگاهی وجود داشته باشند. ما در همه جا به کارآفرین نیاز داریم.»
این نوع ذهن، یک ذهن کارآفرینی انعطافپذیر، مدبر و راهحلگرا است - حتی اگر شرایط چیز دیگری بگوید. بارت میگوید، افرادی که این طرز فکرها را دارند، جویای دانش مادامالعمر هستند که کنجکاو و خلاق هستند و متفکرانی انتقادی هستند. وی میگوید: «آنها خودگردان، کنشگرا و بسیار درگیر هستند. "آنها تفسیرهای خوشبینانه از رویدادهای نامطلوب دارند" و مشکلات را به عنوان فرصتهای بالقوه میبینند. ذهنهای کارآفرین میدانند که پیگیری و دنبال کردن چیزی میتواند به فرصتهای پیشبینی نشده منجر شود.
ذهن کارآفرین تغییر را در آغوش میگیرد، اگرچه این موضوع همیشه در مدرسه مدیریت آموزش داده نمیشود. اولت گفت: «این بدان معنا نیست که ما به کارآفرینان نیاز داریم و نه مدیریت. ما در سازمانها به رهبران دوسویه نیاز داریم. ما به مدیرانی نیاز داریم که کارآفرین باشند و بتوانند در مواقع لزوم به سمت مدیر تبدیل شوند و [در صورت لزوم] کارآفرین باشند.» او گفت که وقتی تغییر اتفاق میافتد، یک ذهن کارآفرین ماموریت خود را در نظر میگیرد.
اولت بر این باور است که به رغم پیشوندی اکه این کلمه دارد، ضد شکنندگی یک شرط مثبت و کیفیت متعالی ذهن کارآفرین است. ضدشکنندگی متشکل از چهار جزء است:
قلب : اعتماد به نفس لازم برای زمانی که تغییر رخ میدهد تا بگوییم این تغییر نباید برای ادامه حیات تحمل شود، بلکه "این چیزی است که ما برای آن ساخته شدهایم".
سر : درک این موضوع که وقتی تغییر اتفاق میافتد، وقت آن است که عمل کنید و برای کاری که قرار است انجام دهید برنامهریزی داشته باشید.
دست: آئولت میگوید: "این کافی نیست که بدانیم وقتی وارد نبرد میشویم باید چه کنیم." "ما باید بتوانیم آن را انجام دهیم." این در حال تبدیل دانش سر به توانایی انجام کارها است.
خانه : ساختن جامعهای که میتواند به شما کمک کند منابعی را به دست آورید، به ویژه آنهایی که خارج از کنترل شما هستند. بدانید چه کاری باید انجام دهید، توانایی انجام آن را داشته باشید، "پس باید بتوانید منابع را خیلی سریع برای انجام آن جمع آوری کنید."
اولت بر این باور است که تفکرات ضدشکنندگی و کارآفرینی باید در تمام سطوح سازمان ایجاد شود.
او میگوید: «این یک طرز فکر، مهارت و روشی است که برای چالشهایی که ما داریم، نه فقط در استارتآپهای سراسر جهان، بهطور جهانی مورد نیاز است.» اگر قرار است به تغییرات آب و هوایی بپردازیم، اگر قرار است به مراقبتهای بهداشت و درمان بپردازیم، اگر قرار است به آموزش بپردازیم، نمیتوانیم فقط استارتاپهایی را داشته باشیم که این کار را انجام دهند. ما باید سازمانهای بزرگی داشته باشیم که زیرساخت، ترازنامه، سایر داراییها و حضور جهانی داشته باشند تا بتوانیم به این چالشهای بزرگ رسیدگی کنیم.»
بیشتر بخوانید:
منبع: مدرسه مدیریت دانشگاه امآیتی/ فردای اقتصاد
انتهای پیام/
کارآفرینی
پیشنهاد ویژه
کسب و کار
توسعه کسب و کار
ایده کسب و کار
ذهن خلاق
ذهن کارآفرین
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده