تصور کنید فردی بیاید تجربهای را که در کشت سیبزمینی وجود داشته، به فناوری اطلاعات ربط بدهد و با شرح و بسط و بهکارگیری مثالهای متعدد از دنیای تکنولوژی، کتابی بنویسد که به مرجعی برای تدوین استراتژی بازاریابی تبدیل شود! آن هم در حدی که بسیاری از کتابهای مطرح در زمینهٔ توسعه محصول و بازاریابی نوآوری، به مدلی که او پیشنهاد کرده ارجاع دهند و استناد کنند.
این کاری است که جفری مور (Geoffrey Moore) با کتاب گذر از شکاف (Crossing the Chasm) انجام داده است.
درباره کلمهٔ شکاف (chasm)
به گزارش
گلدنیوز ،چون ممکن است کلمهٔ chasm در عنوان کتاب گذر از شکاف برای برخی از خوانندگان آشنا نباشد، ابتدا در چند جمله درباره معنی chasm حرف میزنیم (کلمهٔ Chasm را لمس کنید تا تلفظش را بشنوید).
کلمهٔ chasm را – بسته به فضای متن و گفتگو – میشود به شکاف، درّه یا فاصله ترجمه کرد. این کلمه بسیار به gap نزدیک است. اما یک تفاوت ظریف در آنها وجود دارد: gap شکافی است که معمولاً بهسادگی یا با اندکی تلاش پر میشود. وقتی میگوییم بین فروش فعلی و فروش هدف یک gap وجود دارد، منظورمان این است که فاصلهای هست که میشود (یا باید بشود) آن را پر کرد.
قبیله سازی کنید!/معرفی کتاب
اما chasm شکافی وسیع و عمیق است که غالباً نمیشود از آن عبور کرد. فرض کنید بر لب کوهی ایستادهاید و کسی از پشت تعقیبتان میکند. برای ادامهٔ مسیر، هیچ چارهای ندارید جز این که از روی شکاف بپرید. میدانید کسانی قبلاً پریدهاند. در عین حال، نگاهی به پایین میاندازید و میبینید بیشتر کسانی که قبلاً تلاش کردهاند، پایین دره افتاده و جان دادهاند. چنین شکافی از جنس chasm است.
حالا که کمی با مفهوم و بار معنایی chasm آشنا شدیم، میتوانیم به سراغ معرفی جفری مور و کتاب گذر از شکاف برویم.
معرفی کتاب؛ چهارهزار هفته
جفری مور کیست؟
جفری مور نمونهای دیگر از انبوه کسانی است که در خارج از زمینهٔ تحصیلی خود فعالیت کرده و به فردی موثر و نامآور تبدیل شدهاند. مور در دانشگاه استنفورد در رشتهٔ ادبیات آمریکا تحصیل کرده و بعداً تحصیلات خود را در دانشگاه واشنگتن تا مقطع دکترا در رشتهٔ ادبیات انگلیسی ادامه داده است.
مور پس از چند سال تدریس زبان به همراه خانوادهاش به کالیفرنیا رفت و در آنجا دورههایی حولوحوش مهارت ارتباطی برای شرکتهای حوزهٔ تکنولوژی برگزار کرد. ارتباط با این شرکتها مسیر شغلی او را به تدریج به سمت فروش و بازاریابی و دستیاری مدیران ارشد سوق داد و در نهایت حرفهٔ مشاوره مدیریت را به شکل تخصصی در زمینهٔ بازاریابی ادامه داد .
وقتی طراح ورساچه کتاب می نویسد
او از نسل اول مشاورانی است که در سیلیکون ولی کار کردهاند و این فرصت را داشته تا مسیر رشد (و سقوط) بسیاری از شرکتهای حوزهٔ تکنولوژی را ببیند.
او کتاب گذر از شکاف (یا عبور از شکاف) را نخستین بار در سال ۱۹۹۱ منتشر کرد و کوشید تجربیات و مشاهدات خود در زمینهٔ بازاریابی محصولات نوآورانه را در قالب یک «مدل» شرح دهد. از کتاب او بهشدت استقبال شد و با وجودی که خودش درس رسمی بازاریابی نخوانده بود، کتابش جای خود را در میان کتابهای توصیهشده به دانشجویان بازاریابی باز کرد.
امروزه سخت است کتابی در زمینهٔ پذیرش و ترویج تکنولوژی (Technology Adoption) بیابید که به نام مور و مدل عبور از شکاف اشاره نکرده باشد (
+/
+). مدل مور آنقدر شناخته شده که پاتریک هاورشتات در کتاب الگوهای استراتژی، الگوی عبور از شکاف را به عنوان یکی از مدلهای اصلی در استراتژی رشد طبقهبندی میکند.
معرفی بهترین کتابها در حوزه کارآفرینی سال 2023
همین استقبال باعث شد که مور دو مرتبهٔ دیگر کتاب خود را بازنگری کند. ویرایش سوم (آخرین ویرایش) کتاب در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۵ منتشر شده و بسیاری از مثالهای قدیمی در این نسخه بهروز شده است.
ایده اصلیِ کتاب عبور از شکاف چیست؟
ایدهٔ اصلی کتاب گذر از شکاف به دههٔ پنجاه و شصت میلادی در آمریکا برمیگردد. آن دوران – مثل بسیاری از دورههای تاریخ – سیبزمینی یکی از پایههای اصلی خورد و خوراک بود. کشاورزان مدام در پی گونههای سیبزمینی بهتر بودند. گونههایی که در فضای کمتر، محصول بیشتری بدهند و در برابر آفتزدگی هم مقاومتر باشند. با وجودی که به نظر میرسید کشاورزان باید به سرعت از هرگونه ابتکاری در زمینهٔ سیبزمینی (گونههای جدید، مواد ضدآفت و …) استقبال کنند، در عمل ایدههای تازه به کندی رواج مییافتند.
معرفی کتاب تفکر، سریع و کند/ذهنیتی هوشیار در تصمیم گیری ها
ماجرای سیبزمینی آنقدر جدی شد که در بسیاری از کتابهای جامعهشناسی آن دوره، اشارههایی به آن را میبینید. در این میان در سال ۱۹۶۲ جامعهشناسی به نام اورت راجرز (Everg Rogers) کتابی با عنوان Diffusion of Innovation یا پراکنش نوآوری نوشت و به این موضوع پرداخت که چرا نوآوری به سرعت رواج پیدا نمیکند. چه میشود که عدهای زودتر به سمت محصولات نوآورانه کشیده میشوند و عدهای دیگر، نوآوری را به سختی میپذیرند.
معرفی کتاب آموزههای صنعت طلا و جواهر
حتی اگر نام اورت راجرز را نشنیده باشید، منحنیِ نمایشدهندهٔ نظریهٔ او را حتماً دیدهاید:
درصدهای روی این نمودار، چندان مهم نیستند. چون در طول زمان در کتابهای مختلف، به شکلهای مختلفی بخشبندی شده است. مهم، شکل کلی نمودار است: یک نمودار تقریباً زنگولهای.
شناخت و ارزیابی الماس ؛/معرفی کتاب شناخت و ارزیابی الماس
حرف کلی این نمودار این است که وقتی یک ایده یا یک محصول یا نوآوری و یا رفتار جدید مطرح میشود، همهٔ جامعه بهیکاندازه از آن استقبال نمیکنند. ابتدا گروه کوچکی به سراغ این اتفاق نو میروند (سمت چپ نمودار). بعد به تدریج گروه بزرگتری همراه میشوند. بعد گروهی که باز هم بزرگتر است و در نهایت به جایی میرسیم که محافظهکاران عقبمانده به سراغ محصول میروند.
مثلاً به دورههایی فکر کنید که شبکه های اجتماعی تازهای راهاندازی میشوند. عدهای بسیار کنجکاوند و هنوز قبل از اینکه مشخص شود آن شبکه چیست و چه کار میکند، در آن اکانت میسازند. بعد گروه دوم – که کمی بزرگترند – به سراغ آن شبکه اجتماعی میروند. بعد بخش بزرگی از جامعه درگیر آن میشود و نهایتاً هم عدهای هستند که ناگزیر در آن شبکه اجتماعی اکانت میسازند.
معرفی کتاب اصول گوهرشناسی
نویسندگان مختلف برای هر یک از این گروهها به سلیقهٔ خود نامی انتخاب کردهاند. مثلاً میتوانید گروه اول را «نوجویان» (در جستجوی چیزهای نو) بنامید. برای گروه دوم عنوان «پذیرندگان آغازین» را در نظر بگیرید. نام گروه سوم را «اکثریت پیشگام» و نام گروه چهارم را «اکثریت پیرو» انتخاب کنید. برای گروه آخر هم عنوان «دیرپذیرندگان» را بهکار ببرید.
خب تا اینجا حرف عجیبی نزدهایم. هر کس یک کتاب سادهٔ بازاریابی هم خوانده باشد، چنین نموداری را دیده و میشناسد.
جفری مور طی دورانی که عضو یک شرکت مشاوره مدیریت بود و با شرکتهای فناوری کالیفرنیا کار میکرد، میدید که بسیاری از آنها در مسیر رشد خود با مشکل یکسانی مواجه میشوند: رشد این شرکتها تا مرحلهای ادامه پیدا میکند و سپس کند شده یا بهکلی متوقف میشود.
او به نتیجه رسید که با استفاده از منحنی پذیرش نوآوری میتواند علت این اتفاق را برای شرکتها شرح دهد. البته لازم بود تا تغییر کوچکی در نمودار ایجاد کند:
به تفاوت این نمودار با نمودار قبل توجه کردید؟ بله. شکافی میان گروه دوم و سوم وجود دارد. این همان چیزی است که مور chasm نامید. از زبان خود مور بخوانیم:
بزرگترین خطر توسعهٔ بازار فناوری پیشرفته، گذار از «بازار آغازین» به «بازار اصلی» است. تفاوت میان این دو بازار که بهطور مستمر به آن بیتوجهی شده، آنقدر مهم است که لایق عنوان «شکاف» است و گذر از این شکاف باید اولویت تمام برنامههای بلندمدت بازاریابی در حوزهٔ فناوری پیشرفته باشد. گذر موفق از این شکاف بهمعنی دستیابی به موفقیت بوده و شکست در این گذر به معنی بربادرفتن همهٔ تلاشهاست.
[…] گذر از شکاف به معنای انجام دادن فعالیتهایی است که به اولین جوانههای دستیابی به بازار اصلی اجازهٔ رشد میدهد. انجام دادن این فعالیتها برای شرکتهای فناوری پیشرفته مسئلهٔ مرگ و زندگی است؛ برای همین منطقی است که نظریهٔ شکاف اصلیترین مفهومی باشد که این شرکتها سعی در اجرای آن دارند.
البته میتوان در موقعیتهایی خاص، از این اصول برای بازاریابی انواع دیگر محصولات و خدمات نیز استفاده کرد. بنابراین ممکن است این کتاب آموزههایی برای خوانندگان عادی و بازاریابان انواع دیگر محصولات و خدمات هم داشته باشد.
حرف مور این است که شرکتها محصولی عرضه میکنند و میبینند که عدهٔ قابلتوجهی از آن استقبال میکنند. شرکتها ذوقزده میشوند و با خود میگویند که حتماً با همین روند رشد خواهیم کرد و موفقیت ما حتمی است.
این در حالی است که آنها صرفاً بازار آغازین را به دست آوردهاند. پذیرندگان آغازین، ماجراجو و نوخواه هستند و از هر محصول انقلابی استقبال میکنند. اما بازار اصلی (اکثریت پیشگام و اکثریت پیرو) این افراد را معیار قرار نمیدهند. آنها باید به شیوهای متفاوت قانع شوند.
ایدهٔ اصلی عبور از شکاف این است که «شما معمولاً نمیتوانید با همان شیوه و استراتژی که بازار آغازین را تسخیر کردید، به بازار اصلی هم راه پیدا کنید.»
بررسی مدل عبور از شکاف، نیازمند درس جداگانهای است که با مثالهای متعدد همراه باشد. اما میتوانیم حرف جفری مور را در چند جمله خلاصه کنیم:
گرفتن بازار اصلی، مثل جنگ است. درست انگار که با کشتی به یک سرزمین تازه حمله کردهاید و میخواهید آن را تسخیر کنید. چه میکنید؟
آیا نیروهای خود را در بخش گستردهای از سرزمین پخش میکنید؟ قاعدتاً نه. نیروهای شما از سوی ساکنان آن سرزمین (بخوانید: رقیبان فعال در بازار) سرکوب خواهند شد.
منطقیتر است که تمام نیروهای خود را به شکل متمرکز در گوشهای از نوار ساحلی پیاده کنید و ناحیهای کوچک را تصاحب کنید. وقتی مطمئن شدید قطعهٔ کوچکی از سرزمین مال شماست، به بخشهای همسایه حمله کنید و قلمرو خود را گسترش دهید.
ترجمهٔ این استراتژی جنگی در فضای بازاریابی این است که بعد از به دست آوردن بازار آغازین، هیجانزده نشوید و گام بعدی را برای تسخیر کل بازار برندارید. نیروی شما پخش میشود و رقبا شما را له خواهند کرد.
به سراغ گوشههای بازار بروید (نیچ مارکتینگ). یک کنج را برای خودتان بگیرید و در تصاحب خود درآورید. سپس آنجا را به پلهای برای طی کردن گامهای بعد تبدیل کنید.
این حرفهای مور، وقتی به شکل خلاصه نقل میکنیم، ساده به نظر میرسند. اما مثالهای فراوان او کمک میکنند تا بهکارگیری عملی این استراتژی را بیاموزیم. ضمن اینکه کافی است کمی به دور و بر خود نگاه کنید. نمونههای فراوانی را میبینید که از این استراتژی استفاده نمیکنند.
ترجمه کتاب گذر از شکاف
کتاب عبور از شکاف با ترجمهٔ آقای صدرا امامی و به همت انتشارات برآیند به بازار عرضه شده است. نسخهٔ ترجمه شده، آخرین ویرایش کتاب است و ترجمه هم ساده و روان است. شاید تنها چیزی که کمی برای خوانندهٔ ایرانی سخت باشد، اشارههای متعدد به نام شرکتها و برندهای حوزهٔ تکنولوژی در سراسر کتاب است. اما این ویژگی بههیچوجه از جذابیت کتاب نمیکاهد.
این توضیح هم لازم است که با وجودی که عنوان کتاب باعث میشود آن را به «استراتژی بازاریابی برای نوآوریهای تکنولوژیک» ربط دهیم، مدل مطرحشده و شیوهٔ روایت بهگونهای است که حتی فعالان خارج از فضای تکنولوژی هم در آن ایدههای فراوانی برای بازاریابی محصولات خود مییابند. به همین علت، کتاب عبور از شکاف توانسته به مخاطبی گسترده در سراسر جهان دست پیدا کند و در فهرست کتابهای عمومی بازاریابی (و نه فقط کتابهای تخصصی حوزهٔ تکنولوژی) قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید:
کتاب الماس/ مرجعی تخصصی برای فعالان صنعت طلاوجواهر
منبع سایت متمم / استاد محمدرضا شعبانعلی
انتهای پیام/
نظری ثبت نشده