از کنترل فرآیند تا خلق چشمانداز نوین
مدیریت در طول سالها، عمیقاً با حفظ وضع موجود گره خورده است؛ هدفی که مستلزم اجرای دقیق رویهها و قوانین است. در مقابل، رهبر سازمانی، موتور محرک دگرگونیهای اساسی است.
دبیر خبر(دبیر خبر)
1404/08/24 | 13:08

به گزارش سایت اخبار طلا و جواهر گلدنیوز:در عصری که نوسانات لحظهای و تغییرات تکنولوژیک، پایداری سازمانها را به چالش میکشد، نقش سنتی مدیر که صرفاً بر حفظ و کنترل فرآیندهای موجود متمرکز است، کفایت لازم را ندارد. تاریخ رهبری سازمانی مملو از قهرمانانی است که نه با تکیه بر جایگاه، بلکه با اراده و بینش نافذ خود، سازمانها را از رکود خارج کرده و شکوفایی نوآورانه را به ارمغان آوردهاند.
این پیشگامان، با جسارت، کار گروهی منسجم و بهرهگیری از ابزارهای نوین، آثاری جاودانه خلق کردهاند که آنها را از دسته مدیران صرف و منفعل متمایز میسازد و به جایگاه یک پیشوای تحولآفرین ارتقا میدهد.
تفاوت بنیادین میان نقش رهبر و مدیر در رویکرد آنها به سازمان خلاصه میشود. مدیریت در طول سالها، عمیقاً با حفظ وضع موجود گره خورده است؛ هدفی که مستلزم اجرای دقیق رویهها و قوانین است. در مقابل، رهبر سازمانی، موتور محرک دگرگونیهای اساسی است. همانطور که جان آدامز اشاره میکند، تعریف واقعی رهبری در توانایی الهامبخشی به دیگران برای تفکر، یادگیری و عمل بیشتر نهفته است.
در چارچوب دانش مدیریت، این دو نقش مکمل یکدیگرند، اما خاستگاه قدرت و تمرکز آنها کاملاً متفاوت است:
تمرکز و منبع اقتدار: مدیر بر ساختار، قوانین و اجرای صحیح وظایف تمرکز دارد و قدرت خود را از اختیارات رسمی میگیرد. در نقطه مقابل، رهبر بر انسجام افراد، همکاری و ایجاد انگیزه درونی تأکید میکند و اقتدار او ناشی از کاریزما و نفوذ شخصی است.
برخورد با تغییر: مدیران ذاتاً به دنبال کاهش ریسک و ثبات هستند. رهبران اما، نوآوری را در رگهای سازمان جاری میکنند و فعالانه در پی ایجاد تحولات ساختاری در مقیاسهای کوچک و بزرگ هستند. در نحوه تعامل با کارکنان نیز، مدیر به وظایف سازمانی نگاه میکند، در حالی که رهبر، بر ارزشهای فردی تأکید نموده و الهامبخش نیروهای درونی افراد است.
معیار سنجش موفقیت: خروجی قابل اندازهگیری مدیر، کارایی و بهرهوری است؛ اما رهبر، اثربخشی و هدایت سازمان به سوی یک چشمانداز کلان را رقم میزند.
رهبران از قدرت نفوذ خود برای ترسیم آینده، ایجاد انگیزه و تأثیرگذاری عاطفی بر سازمان بهره میبرند، در حالی که مدیران، بیشتر بر نظم، اجرای بیچون و چرای دستورالعملها و اتکا به قدرت جایگاه رسمی تمرکز دارند.
تصویر روشنی از این تفاوت در پرواز یک هواپیما قابل مشاهده است: مدیر اطمینان حاصل میکند که هواپیما طبق برنامه و با مصرف بهینه سوخت پرواز کند؛ اما رهبر است که مقصد نهایی و چرایی آن مسیر حیاتی را تعیین کرده و خدمه را برای رسیدن موفقیتآمیز به آن مقصد، تجهیز روحی میکند.
آیا این دو نقش در تضادند؟ پاسخ قطعاً منفی است. تجربه نشان میدهد که برای بقا و تسلط در بازارهای رقابتی امروز، سازمانها به ترکیب متوازن هر دو نیاز دارند. مدیریت بدون رهبری، به سیستمی خشک، بوروکراتیک و فاقد خلاقیت منجر میشود؛ و رهبری بدون مدیریت، ممکن است به پروژههای ایدهآلگرایانه و بدون پشتوانه اجرایی تبدیل شود.
در شرایط کنونی، مدیران باید فراتر از نظم و انضباط، مهارتهای رهبری را بیاموزند و روح خلاقیت و مشارکت را در کالبد سازمان بدمند. نیروی اصلی هر دگرگونی موفق، در بطن رهبری سازمانی نهفته است. لازم به تأکید است که رهبری مکمل مدیریت است، نه جایگزین آن؛ زیرا مدیران اغلب درگیر نتایج آنی هستند، در حالی که رهبران، چشمانداز بلندمدت را دنبال میکنند.
بنابراین، سازمانهای هوشمند به دنبال پرورانیدن مدیرانی هستند که مایه رهبری را در وجود خود دارند. مهمترین گام برای شکوفایی این صفت، قرار دادن مدیران مستعد در معرض چالشهای بزرگ است؛ زیرا هنر رهبری از طریق حل مسائل پیچیده پرورش مییابد.
دو عامل اصلی مانع رسیدن یک مدیر به سطح رهبری میشوند: اول، شکست در عملکرد و عدم کسب نتایج مطلوب در پست مدیریتی خود. دوم، جهتگیری صرفاً «بالا به پایین» در مدیریت؛ در حالی که رهبری نیازمند تعهد و درک متقابل در تمام سطوح سازمان است.
بزرگترین مشخصه یک رهبر واقعی، ترسیم آینده آرمانی مجموعه به شکلی روشن و الهامبخش است. رهبر همانند یک فرمانده نظامی است که همواره تصویر پیروزی را در ذهن دارد و با بصیرت، نیروهای خود را هدایت میکند. او سختکوشتر، متعهدتر، شجاعتر و بلندپروازتر از سایرین است و مسئولیت شکستها را بدون سلب مسئولیت از دیگران، به تنهایی بر دوش میکشد.
رهبران، ترسها و تردیدهای خود را پنهان نگه میدارند تا روحیهی جمعی آسیب نبیند. آنها خویشتندار بوده و کارکنان را در خلوت و جمع تحسین میکنند و به شدت عملگرا هستند.
در نهایت، سخن پیتر دراکر، سنگ بنای این تفاوت را مشخص میکند: مدیریت یعنی انجام درست کارها، رهبری سازمان یعنی انجام کارهای درست.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
نظرات

دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده