پنج درس بنیادی در این مسیر میتواند چراغ راه مدیران باشد.
هیاهوی هوش مصنوعی مولد این روزها چنان گسترده شده که کمتر مدیری را میتوان یافت که نسبت به آن بیتفاوت مانده باشد.
دبیر خبر(دبیر خبر)
1404/09/11 | 17:09

به گزارش سایت اخبار طلا و جواهر گلدنیوز:بر اساس پژوهش تازه مؤسسه مشاورهای مککینزی، ۸۵ درصد مدیران در سراسر جهان تأیید کردهاند که سازمانهایشان بهصورت منظم از هوش مصنوعی در فرآیندهای داخلی بهره میبرند و ۶۵ درصد از کارکنان نیز اعلام کردهاند روزانه برای گزارشدهی، برنامهریزی و تصمیمگیری از ابزارهای هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند.
این آمار نشان میدهد که فناوری یادشده به مرحلهای از بلوغ و فراگیری رسیده که گذر از آن اجتنابناپذیر است. با این حال، مدیران بهویژه آنان که تازه پا به عرصه رهبری سازمانی گذاشتهاند، باید مراقب باشند هیجان این موج نو، آنها را از مدیریت اصولی و هدفمند آن غافل نسازد. پنج درس بنیادی در این مسیر میتواند چراغ راه مدیران باشد.
اشتباه بزرگ آن است که تصور شود میتوان تمام فرآیندهای کسبوکار را به سیستمهای هوشمند سپرد. تاثیر واقعی این فناوری به توان زیرساخت، نوع فعالیت و آمادگی سازمان بستگی دارد. تجربه شرکتهایی که بیبرنامه برای افزایش فروش یا بهبود خدمات، عجولانه به سراغ آن رفتهاند، نشان میدهد تصمیمهای احساسی و بدون امکانسنجی دقیق اغلب به شکست انجامیده است. بنابراین، هر ورود جدی به حوزه هوش مصنوعی باید بر پایه مطالعه، تحلیلهای مالی و ارزیابی فنی استوار باشد تا شتابزدگی به مانع پیشرفت تبدیل نشود.
پیادهسازی هوش مصنوعی مولد تنها به ساخت الگوریتمها یا تعریف چند مدل هوش محدود نمیشود. این فناوری زمانی به کارایی واقعی میرسد که در قالب شبکهای هماهنگ از مراکز داده، درگاههای ارتباطی، لایههای امنیتی و زبانهای ساختیافته مورد استفاده قرار گیرد. درواقع، هوش مصنوعی مولد یک اکوسیستم پیچیده فنی است که نیازمند برنامهریزی جامع، سرمایهگذاری بلندمدت و همافزایی میان بخشهای مختلف سازمان است.
پروژههای هوش مصنوعی مولد برخلاف الگوهای سنتی بودجهریزی، هزینههای جانبی غیرقابلپیشبینی به همراه دارند. بسیاری از شرکتها پس از شروع پروژه متوجه مخارج جدید در زمینه ذخیرهسازی داده، بهروزرسانی نرمافزار و نگهداری زیرساختهای ابری میشوند؛ هزینههایی که در مرحله طراحی در نظر گرفته نشده و گاه پروژه را نیمهکاره رها کرده است. مدیران تازهکار باید پیش از هر تصمیم عملی، برآورد دقیقی از تمامی مخارج مستقیم و غیرمستقیم داشته و منابع مالی کافی برای مراحل مختلف توسعه در نظر بگیرند.
هیچ فناوری نوینی بدون حضور انسانهای آگاه به بار نمینشیند. سازمانهایی که میخواهند هوش مصنوعی مولد را به رکن استراتژیک خود تبدیل کنند، باید پیش از ورود به فاز اجرایی، تیمی متشکل از کارشناسان داده، تحلیلگران هوش مصنوعی و مدیران پروژه تشکیل دهند. رقابت جهانی برای جذب این استعدادها شدت یافته و شرکتهایی که زودتر به سراغ آموزش، سرمایهگذاری در نیروی انسانی و ایجاد گروههای علمی بروند، در آینده پیشگام خواهند بود.
فلسفه وجودی هوش مصنوعی مولد بر پایه دادههای واقعی و دقیق بنا شده است. الگوریتمها زمانی کارآمدند که به دادههایی پاک، موثق و بهروز دسترسی داشته باشند. وجود دادههای ناقص یا نادرست نهتنها خروجی قابل اعتماد تولید نمیکند بلکه میتواند تصمیمات مدیریتی را نیز به اشتباه بکشاند. بنابراین، پاکسازی و ساماندهی پایگاههای داده باید قبل از هر نوع استقرار سیستمهای هوش مصنوعی صورت گیرد تا فرایندهای تحلیلی بر شالودهای محکم استوار باشند.
در جمعبندی میتوان گفت هوش مصنوعی مولد همانقدر که قادر است مهارتها را ارتقا دهد و مزیت رقابتی جدیدی برای شرکتها بیافریند، در صورت ناآمادگی یا شتابزدگی، میتواند به منبع زیان و نابسامانی بدل شود. راهکار خردمندانه برای مدیران تازهکار آن است که با شناخت دقیق بستر سازمانی خود، بهتدریج زیرساختها را آماده و فرهنگ سازمانی را برای پذیرش این فناوری شکل دهند. تنها در این صورت است که هوش مصنوعی مولد از یک هیجان زودگذر به نیرویی واقعی برای تحول پایدار بدل خواهد شد.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
نظرات

دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده