سوار بر اسبی زنده باشیم !
مرکز طلا و جواهر تهران تاکید بسیاری بر واژه هنر صنعت دارد. بدین معنا که این حوزه فارغ از نگاهِ کسب و کار و زرگری، مبانیِ علمی-صنعتی و الزاماتِ هنری را می طلبد
دبیر خبر(دبیر خبر)
1400/05/16 | 00:05
یک مدرس دانشگاه در حوزه طلاوجواهر معتقداست باید باتجهیز به دانش و تکنولوژی روز، سوار بر اسبی زنده باشیم و پابهپای رقبا، در بازار جهانی بتازیم. ابراهیم غفاری تجربه را مهم میداند و آموزش را تکمیل کننده و اصلِ اصلِ هر فعالیت تولیدی قلمداد میکند.
گلد نیوز: وقتی سخن از تدریس آکادمیک در صنف طلا و جواهر به میان آید، اکثر فعالان این حوزه، آن را مبحثی تجربی معرفی می کنند. در این بین تحصیلات آکادمیک چه نقشی در رشد و توسعه صاحبانِ این کسب و کار دارد؟
مرکز طلا و جواهر تهران تاکید بسیاری بر واژه هنر صنعت دارد. بدین معنا که این حوزه فارغ از نگاهِ کسب و کار و زرگری، مبانیِ علمی-صنعتی و الزاماتِ هنری را می طلبد. لازمه بخشِ هنریِ این کار، کسب تجربه است و برای پیشرفت در بعدِ صنعتی و تولیدِ انبوه، آشنایی با مبانی الزامی بوده و تحصیلات آکادمیک لازم است.
حوزه ای که شما مدرسِ آن هستید با نام "کارگاه های ساخت" تلقی می شود. منظور از این عبارت چیست و در بعد علمی، دقیقا شامل چه محورهایی می شود؟
کارگاه های ساخت، شامل ذوب، نبردکاری، ریخته گری، کارگاه مقدماتی مدل سازیِ جواهر و جواهر نشانی است. این دروس علاوه بر تدریس در دانشگاه، به صورتِ آموزشِ مهارت محور در دوره های فنی و حرفه ای تدریس می شود؛ منتها در بعد دانشگاهی [دروسِ کامل] شامل قالکاری، آلیاژکردنِ طلا، شناختِ خواصِ آلیاژهای مختلف تا اتصالات، ذوب و ریخته گری و تولید محصول با ابزارهای اولیهی کار با دست می باشد.
هدف از تربیت نیروی متخصص چیست ؟
افرادی که از مقطع کارشناسی فارغ التحصیل می شوند، هر یک در حوزهی طراحیِ زیورآلات کارشناس هستند -که با نگاه و برداشتی سطح، چنین فردی [را می توان] یک طراحِ زیورآلات [دانست] و در نهایت باید طرح هایی را با کامپیوتر یا ابزار دست ترسیم کرده و تحویل دهد. اما لازمهی این کار، قابلِ ساخت بودن و رسیدنِ طرح ها به مرحلهی تولید انبوه است. اگر بخواهیم از روی یک طرح، فقط یک عدد مصنوع طلا بسازیم، فقط جنبه های هنری کار را نمایان ساخته ایم و ساخت این اثر هنری و عرضهی آن در نمایشگاه، تفاوت بسیاری با تولید محصولی خواهد داشت که قابلیت تولید انبوه و صادرات داشته و در کلاس جهانی حرفی برای گفتن دارد.
هدف ازتربیتِ [دانشجویان و کارشناسانِ طراحی] دستیابی به یک تیم طراحی قوی است که باید با صفر تا صدِ ساخت مصنوعاتِ تک و انبوه آشنا باشند؛ یعنی بدانند یک طرح که حاصلِ تراوشاتِ ذهن خلاقِ یک هنرمند است، چه فرایندی را طی می کند؛ کدام مواد و چه تکنیک هایی به کار می آید تا قطعات مختلف به همدیگر متصل شوند. طراح باید از آبکاری، عملیات نهایی و... آگاهی داشته باشد. ضمن اینکه در این مسیر باید وجودِ یک تیم تحقیقاتی و بازاریابی هم در نظر گرفته شود تا ارزیابی های بازار و جامعه هدف، مشخص باشد. در این صورت با تکمیل زنجیره ی هنرصنعتِ طلا، به یک خروجی خوب و بازدهی اقتصادی می رسیم و می توانیم این چرخه را به صورت مدام و مستمر به تولید و سودآوری برسانیم.
وضعیت آموزشی را چطور ارزیابی می کنید ؟
خوشبختانه به دلیل نگاه موشکافانه ریاست مرکز طلاوجواهر تهران خانم دکتر فخاری و تیم آموزش این مجوعه، اساتید برای حضور در مرکز و تدریس گزینش می شوند. داشتنِ سابقه ساخت مصنوعات و تولید انبوه در کنار دانشِ مبانی علمی و آکادمیک، برای اساتید الزامی است.
جنبه مثبت دیگر اینست که تولید حتما باید در سطح جهانی باشد؛ یعنی یک تولید کننده نمی تواند ادعای کار برای بازارهای محلی را داشته باشد. رقبای بسیاری در بازار هستند و کارها مقایسه می شود و در این بین رقابتی آزاد میان تولید داخلی و خارجی شکل گرفته است. لذا ما باید در مسیر یک سیستم متعالیِ علمی قدم برداریم و هر روز آموزش ببینیم تا بقای خود را در این صنف تضمین کنیم. اساتید و مرکز تهران در حوزه آموزش و انتقالِ دانش روز در سطح قابل قبولی و همسو با استانداردهای بین المللی هستند.
برویم سراغ ماهیت آموزش ها. آیا این رشته -کارگاه های ساخت- ذیل بخش پودمانی یا تک درس در مرکز علمی و کاربردی تهران قرار می گیرد؟
کارشناسان در این دانشگاه، مهارت ها را نیز می آموند ولی این آموزش فراتر از تک پودمان هایی است که توسط مرکز آموزش داده می شود. تک پودمان ها بیشتر مختص صاحبانِ این صنعت هستند. این افراد در بازار فعالیت دارند و فقط می خواند در یک حوزه خاص آموزش ببینند.
آیا رشته ساخت، وقتی در زیر مجموعه پودمان قرار می گیرد، بازهم به صورت کلی آموزش داده می شود یا محورهای مورد نظر دانشگاه، جزء به جزء خواهد شد؟
به صورت جزء به جزء است. مثلا طراحی با دست و رایانه، ساخت زیورآلات با دست یا ریخته گری را شامل می شود ولی در مقطع کارشناسی، یک فارغ التحصیل، همه این پودمان ها را گذرانده است.
لطفا هر زیر رشته را به صورت مختصر توضیح دهید. شاید بسیاری صاحبان صنعت و مخاطبان ما، مایل باشند با ویژگی ساخت های رایانه ای یا دستی و... آشنا شوند.
ساخت زیورآلات با دست، معادل زرگری است و هنرجو پس از گذرانِ این دوره فرا می گیرد که چگونه طلا و نقره و... را ذوب و به مواد خام اولیه تبدیل کند و می آموزد چگونه با استفاده از 4 رکنِ اساسیِ سوهان کاری، اره کاری، جوش کاری و .... کاری زیورآلات را بسازد.
هنرجویی که از تک پودمانِ مخراج کاری فارغ التحصیل می شود، می تواند بدون داشتن طرح و تنها با استفاده از چند قلم و ابزار ساده، سنگ و جواهر را روی فلز بنشاند. هنر سنتی مرصع کاری در گذشته روی دسته های شمشیر، دکمه لباس پادشاهان و ادوات دربار استفاده می شد و جواهرات را روی آن می نشاندند و امروزه تحت عنوان گوهر نشانی تدریس می شود و در رشته های فنی و حرفه ای نیز با عنوان مرصع کاری و قلم زنی به صورت دوره ای جداگانه آموزش داده می شود.
طراحی بارایانه از رشته های مورد تدریس من است و هنرجو را با استفاده از ابزار رایانه ، طرحی سه بعدی، قابل اجرا و پرینت گرفتن آشنا می کنیم. ایده این طرح ممکن است ارائه شده توسط هنرمندی دیگر یا بر مبنای یک عکس یا تصور ذهنی باشد. این طرح ضمن همخوانی با استانداردهای جواهرسازی باید قابلیت خروجی گرفتن از پرنتر های سه بعدی را داشته باشد و در ادامه برای تولید انبوه یا تک سازی، به فلز تبدیل شود.
رشته تخصصی زنجیربافی و ملیله کاری، هنرجو را در بافت زنجیر و اتصالات متحرک آموزش می دهد. ملیله کاری از هنرهای اصیل ایرانی است.
رشته هایی که شخصا تدریس می کنید کدام ها هستند؟
بنده در سطح کارشناسی، طراحی بارایانه ، رویکردها و روش های طراحی و در مقطع کاردانی کارگاه های ساخت و دروس مشترک متالورژی و طلاسازی را تدریس می کنم.
در این میان کدام چالش ها را پیش روی صنعتگران می بینید که با حرکت به سمت آموزش آکادمیک، بر آن فایق خواهند آمد و به حفظ بازار و مشتریان شان کمک خواهد کرد؟
کسی که آموزش آکادمیک را پشت سر خود ندارد، یک کارِ [تجربی] را چندین سال تکرار می کند و نمی تواند پا را در گستره خلاقیت بگذارد و از محیط کارگاهی خود فراتر رود. چنین فردی شاید توانِ استفاده از تکنولوژی روز را داشته باشد ولی از پشتوانه علمیِ محصولاتِ به دست آمده آگاهی ندارد و قادر به ایجاد تغییر و یا مهندسی معکوس نخواهد بود.
می توان گفت آموزش دانشگاهی، به صنعتگران بینش می دهد که به خلق ایده منتج می شود...؟
دقیقا! مضاف بر اینکه نوعی انعطاف پذیری در فرد ایجاد می کند. نقل است که می گویند "اسب مرده را نباید شلاق زد". [این مثال کسانی است] که حرفه ای را سینه به سینه و سنتی فرا گرفته اند و سوار بر اسبی مرده، می خواهند با ضرب شلاق او را به حرکت وادارند و پایاپای کشورهای رقیب در میدان جهانی بتانزد. دنیا در مسیر تکنولوژی روز در حرکت است. ما باید با تجهیز خود به دانش و تکنولوژی، سوار بر اسبی زنده باشیم و پا به پای رقبا، در بازار جهانی بتازیم.
نکته دیگری هست که در حوزه تدریس مایل به بازگو کردن آن باشید...؟
یکی از کلاس های سه واحدی بنده در دانشگاه، "رویکردها و روش های طراحی" و نقطه قوتی برای دانشجویانی است که طراحی را به صورت آکادمیک در دانشگاهی فرا می گیرند و نسبت به افرادی که پودمانِ طراحی با دست یا کامپیوتر را در آموزشگاه ها می آموزند [دارای یک مزیت هستند]. پیش نیازِ این درس، طراحی با دست و رایانه است و هدف از ارائه این واحد درسی، القای دیدی کلی به دانشجوست.
ما همواره بر عبارت "هنرصنعت طلاوجواهر سازی" تاکید داریم و به همین جهت تکنیک ها و روش ها را در بخش طراحی متوسطه، مقدماتی و پیشرفته به دانشجو آموزش می دهیم. کلاس رویکردها و روش های طراحی یک دید کلی و کلان نگر نسبت به طراحی محصول، پدید می آورد. در این صورت دانشجو در حوزه ساختِ زیورآلات فراتر از خوردنگری پیش می رود و در می یابد که محصولِ تولیدی با کمترین هزینه باید در کلاس جهانی عرضه شود به طوری که بیشترین ارزش افزوده را برای تولید کننده درپی داشته باشد.
انتهای پیام/
ترند
طلا
آموزش
پیشنهاد ویژه
خلا آموزشی
دانشگاه جامع علمی کاربردی
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده