دختران نسل جدید رسته ویترین داران (بخش اول)
حضور زنان در ویترین داری با سارا عسگری از دختران نسل جدید رسته ویترین داران
علی اصغر کشانی(نویسنده)
1401/11/24 | 00:11
به گزارش پایگاه خبری جهان طلا(گلدنیوز)، ده سال است که در این صنف(ویترین داران) فعالیت می کند و از سن بیست و چهار سالگی وارد صنف طلا وجواهر شده است. می گوید زیاد اهل طلا نیست و فقط به خاطر اینکه شغل پدرش طلا فروشی بوده و از این مسیر وارد صنف طلا شده، دارد کار می کند.
معتقد است ویترین بنا به سلیقه مشتری تغییر می کند ولی تاثیر زنان در چیدمان آن قابل انکار نیست؛ با اینحال چیزهایی که سارا عسگری از مشاهداتش در ویترین داری زنان می گوید برای آن دسته از زنانی که دوست دارند از زیر و بم ویترین داری با همه مشکلات و فرصتهایش سر در بیاورند، مفید است.
با او درباره نقش زنان در ویترین داری، ایده های فروش زنانه، تاثیر طراحان برجسته زن در هر چه موثرتر شدن مصنوعات طلا و حال و هوایی که زن ها به خصوص در این چند سال اخیر به صنف طلا و جواهر داده اند، صحبت کردیم و البته چون «مصاحبه شونده» زن بود، بخش هایی از گفتگو به علائقِ، سلائق و رویکردهای خودش به عنوان یک زن فعال در عرصه ویترین داری پرداختیم، تا ضمن نزدیک شدن به روحیات و حساسیت های زنانه در ویترین داری، به جاذبه ها و مولفه های اصلی مورد پسند زنان در این رسته نزدیک و نزدیکتر شویم.
گفتگو با سارا عسگری از نسل جدید زنان ایران در بازار زرگرها، بیش از هر چیز موید حضور و نقش آفرینی زنانی است که در پی به دست آوردن جایگاهشان، بیش از آنکه تصورش را کنیم، نقشی اثرگذار، ستایش آمیز و قابل احترام دارد. با هم بخش اول گفتگوی مجله الکترونیکی جهان طلای سایت گلد نیوز برای پرونده ویترین داری با او را می خوانیم.
بیشتر بخوانید:
تنها یک ویترین کافیست!
ویترینی آینده نگر با کشوهای نورانی
جامعه طلا نیاز دارد که خانم ها در آن حضور داشته باشند، چون زنان خیلی جاها ایده هایشان جدیدتر است، نمی گویم بهتر ولی نوگرایانه است. در میان خیلی از زنان ایران طراحان موفقی داریم، از نظر انتخاب جنس هم دقت خانم ها خیلی جاها بیشتر است و این چیزی نیست که من بگویم، این را بنکدارها هم می گویند، چرا که در موقع انتخاب جنس، گاه می بینید بنکدار حواسش نبوده ولی خانم چون دقت بیشتری دارد آن کالا را تشخیص می دهد.
بالاخره دیگه(خنده)! فکر کنم به خاطر زرق و برق و زیبایی طلاست. خود من زیاد اهل طلا نیستم. اما می دانم که زنها خیلی طلا دوست دارند و این دوست داشتن می تواند به جنبه های سرمایه گذاری، احساس خوبی که داشتن طلا به آنها می دهد و یا زیبایی طلا بازگردد که زن ها را همیشه شیفته طلا می کند.
بله ولی انسان بخصوص زنان همیشه دوست دارند بهترین چیز را انتخاب کنند، مثل بهترین غذا، بهترین زندگی، بهترین انتخاب، بهترین فلز و...
نه، چون ارزش مادی مهم است. کسی که می رود به جای پلاستیک، سنگ و شیشه به قیمت سیصد میلیون می خرد برایش ارزش مادی مهم است، پس طبیعی است که دوست دارد جواهر استفاده کند و البته زیبایی هم مهم است.
در این رابطه بیشتر از هر چیز راحتی مشتری خانم با خانم قابل تامل است، ناگفته پیداست که ادبیات و نوع رفتار بین آقا و خانم یکی است و برای بعضی ها هم فرقی بین خانم و آقا وجود ندارد؛ اما آنچه ما به تجربه به دست آورده ایم این است که مشتری خانم بعضی جاها با فروشنده خانم راحتتر است، از جمله در زمان انداختن النگو در دست یا نظر دادن در مورد قرار گرفتن گردنبند روی گردن همگی به نحوی است که می توان به راحتی درک کرد که مشتری راحتتر است. خب بعضی از مشتری ها انتخابشان برای خرید را پیشتر کرده و نظری از فروشنده نمی خواهند، برای همین خریدشان را بدون هیچ نظرخواهی می کنند و می روند.
از نظر قیمت فرقی ندارند و انتخابشان به سلیقه مشتری باز می گردد و بسته به چیدمان، در هر ویترین متفاوت است.
به نظر من در راه و رسم فروشندگی این است که باید بهترین و با کیفیت ترین جنس را به مشتری معرفی کرد، حتی اگر جنس هایی در ویترین مانده باشد باز هم بهترین ها را به مشتری پیشنهاد می دهم، سعی من تا امروز هم همین بوده است، همه تلاش من این بوده چیزی که خودم دوست نداشته باشم را به مشتری معرفی نکنم و آنچه را خودم امتحان کرده ام، خوشایندم بوده، جواب پس داده و از آن مطمئن بوده ام را معرفی و پیشنهاد کنم؛ مگر اینکه سلیقه مشتری چیز دیگری باشد.
پدرم ویترین دار است و من کنار ایشان فعالیت می کنم.
تجربه بنکداری نداشته ام و از زمانی هم که فعالیت می کنم تک فروش بوده ایم اما بنکداری هم فکر می کنم کار سختی باشد. بنکداری از نظر ظرافت در انتخاب جنس، دقت در حساب و کتاب و انتخاب مشتری نسبت به تک فروشی حساسیت بیشتری دارد.
نه ، اول اینکه من کارم را بسیار دوست دارم و خودم را با کار وفق داده ام، دوم اینکه برای من ویترین داری ۹۹ درصد خسته کننده نیست، یک درصد آن هم شاید فقط به خاطر درگیری های ذهنی باشد که بر اثر آن ها آدم نتواند موقعیت کاری و شرایطی که در آنجا کار می کند، را تحمل کند. این حرف من هم همیشگی نیست، چون گاهی روحیه، خواهی نخواهی کسل می شود؛ اما من همیشه در حال حفظ روحیه هستم.
یک پلاک «بسم الله الرحمن الرحیم» است که یک چشم نظر هم داخلش کار شده، این کار را همیشه دارم و پیش خودم نگه داشته ام، به نظرم خیلی قشنگ و همسو با سلیقه ام است و اگر مشتری هم چیزی نزدیک به این سبک بخواهد، همین طرح کار را به او معرفی می کنم.
رستوران داری را دوست دارم؛ چون سرشار از حس و حال اآدمها و شلوغی است و این برای من خوشآیند است. شاید اگر سمت طلا و جواهر و ویترین داری نمی رفتم در رستوران بودن را انتخاب می کردم، شاید هم این علاقه به آشپزی مادرم بازگردد، مادرم خیلی اهل آشپزی است.
ادامه دارد....
بیشتر بخوانید:
جایگاه مُد روز در ویترین طلافروشی ها !
دقت بالای زنان در چیدمان ویترین طلافروشی ها
زیر و بم ویترین داری در کوچه پس کوچه های بازار طلاوجواهر تهران
انتهای پیام/
ترند
پیشنهاد ویژه
ویترین داران
ویترین داری
بدلیجات
جامعه طلا
سارا عسگری
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده