تاریخ شفاهی صنعت طلا و جواهر ایران

تاریخچه بازار طلا و جواهر شمیران از پاساژ بهرام تا ارگ بزرگ تجریش

در گفتگو با صاحب یکی از قدیمی ترین و مشهورترین برندهای طلا و جواهر تهران ، علاوه بر مرور دوران رشد و تکامل حرفه طلاسازی تهران در صدساله اخیر ،  تاریخ شکل گیری بازار طلا و جواهر منطقه شمیران را نیز واکاوی کرده ایم.

علی اصغر کشانی(نویسنده)

1404/05/19 | 11:05

نظری ثبت نشده

تاریخچه بازار طلا و جواهر شمیران از پاساژ بهرام تا ارگ بزرگ تجریش

گفتگوی گلدنیوز با حمید بزرگزاد  صاحب برند طلا و جواهر بزرگزاد ، در ارگ بزرگ تجریش که پیشینه فعالیت خانوادگی شان به 1270 خورشیدی و پیش از جنگ جهانی اول باز می گردد، بیش از آنکه معرف فعالیتها و شناخت مسیر تحول این برند باشد، نشان دهنده دوران شکل گیری، رشد و تکامل حرفه طلاسازی در صدساله اخیر است.

دکوراسیون، چیدمان و ترکیب بصری و از همه مهمتر سبک نورپردازی گالری بزرگزاد، قواعد کلاسیسیزم و مدرن را در هم آمیزی نموده تا نشان دهد ترکیب های دیداری در دکوراسیون و چیدمان تا چه حد می تواند الگوهای منحصر به فرد در یک محصول را به حرفه ای ترین شکل ممکن به مخاطب عرضه نماید.

بزرگزاد بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد با شخصیتی پر از مهر و دوستی و صمیمیت در این گفتگوی پر نکته و جستجوگرایانه به واسطه فعالیتهای پر تنوع اش در صنف طلا با خاطراتش ما را به دورانی می برد که مرواریدهای طبیعی کوچکِ وارداتی از بحرین، دست سازنده های ایرانی را برای تولید انواع گل‌سینه، گردنبند، انگشتر و گوشواره پنج پر ، باز می گذاشت ؛ تا با در هم آمیزی مرواریدها زیباترین جلوه به زیورآلات زنان ایرانی داده شود.

ایشان اندک اندک و در هزارتویی از خاطرات فراموش شده، ما را به دوران مصنوعاتی با نقش‌های برجسته روی فولاد می کشاند، از سکه‌های ناصرالدین‌شاهی و احمدشاهی به تصویرهای سحرانگیز و خیره کننده از "بانویی با چشمان بسته" سوق می دهد، خاطرات ارزشمند بزرگزاد در تحولات این برند از فروشگاه بزرگ لاله زار آغاز و طی سیری پر جاذبه در تونل زمان به دوران ساخت و شکل گیری پاساژ قائم (به عنوان نخستین پاساژ متمرکز طلا و جواهر تجریش) می رسد. پاساژی که در زمانه رونق اقتصادی، به دلیل استقبال مردم از خرید، نقش هاب توسعه بازار تجریش و شکل گیری پاساژهایی چون ارگ، پالادیوم، اقدسیه و... داشت.

دورانی نه چندان دور که بزرگزاد درباره اش می گوید: "فرصت هیچ کاری را  پیدا نمی‌کردیم حتی چیدن کامل ویترین یا فقط ده دقیقه برای صرف ناهار سرپایی وقت داشتیم".

گفتگوی حاضر در چند بخش پیاپی یکی از جذابترین گفتگوهای گلدنیوز و آغازگر تاریخ شفاهی صنعت طلا و جواهر با تمرکز بر پاساژهای شمال تهران یک جور در هم آمیزی فضای نوستالژیک همراه با نقاط طلایی و تحول صنف جهت آسیب شناسی و پیداکردن راه حل هایی برای برون رفت از شرایط بغرنج کنونی است.

 جواهرات بزرگزاد تجریش

جناب بزرگزاد شما صاحب برند یکی از معروف ترین و باسابقه ترین برندهای شمیران هستید، پیشینه خانوادگی شما در صنف طلا و جواهر و نحوه ورود شما به این صنعت چگونه بوده است؟ 

پیشینه فعالیت خانوادگی ما در صنف طلا و جواهر به سال ۱۲۷۰ هجری شمسی و پیش از جنگ جهانی اول بازمی‌گردد. پدربزرگم در آن دوران فعال این صنف بود و بخش عمده کارش حول کار با مروارید و ملیله‌سازی می‌چرخید. او طلا را با چکش و کوره ذغالی تبدیل به مفتول‌های نازک می‌کرد و با استفاده از مرواریدهای طبیعی کوچکِ وارداتی از بحرین، انواع گل‌سینه، گردنبند، انگشتر و گوشواره پنج پر تولید می‌نمود. این آثار ملیله‌کاری و طراحی‌های منحصربه‌فرد او بخشی از میراث هنری خانوادگی ما هستند.

فعالیت پدرتان در این حوزه دربردارانده چه ویژگی‌هایی بود؟ 

پدرم بعد از پدربزرگم این مسیر را ادامه داد، اما نوع کارش اندکی تغییر یافت و تمرکزش بر ساخت آثار برجسته قرار گرفت. او با استفاده از گچ و فولاد و مرکب، نقش‌های برجسته روی فولاد اجرا می‌کرد و از حدود چهل، پنجاه سال پیش تا هفتاد، هشتاد سال قبل، سکه‌ها و نشانه‌های خاص مانند سکه‌های ناصرالدین‌شاهی و احمدشاهی توسط او تولید می‌شد. یکی از شاهکارهای او سکه‌ای با تصویری از بانویی با چشمان بسته و سبد سکه در دست بود که با عیار ۹۹۵ و وزن ۲۴ عیار ساخته می‌شد و مشتریان اصلی، درباریان و هنرمندان شهیر بودند. پدرم با آقای مرتضی مظفریان که فروشگاهی بزرگ در لاله‌زار داشت، همکاری نزدیکی داشت.

شما چگونه و از چه سنی وارد این حوزه شدید؟ 

من از پنج سالگی نزد پدرم مشغول کار شدم. کارهای برجسته را کنار دست پدرم یاد گرفتم و بعد از ظهرها نیز به کارگاه می‌رفتم. درس و کار را کنار هم دنبال می‌کردم تا به کلاس سوم راهنمایی رسیدم. در آن مقطع تصمیم گرفتم به صورت کامل وارد بازار کار شوم. پدرم برای من شرط گذاشت که شش ماه کنار بازار بایستم و رفتار خرید و فروش طلا و جواهر را از نزدیک زیر نظر بگیرم و بیاموزم که مشتری چگونه خرید و فروش می‌کند. این شش ماه را در سرمای سخت و برف زیاد تهران با سخت‌کوشی گذراندم تا به طور عینی مراحل ورود به بازار را تجربه کنم.

آیا پیش اساتید دیگری بجز پدرتان هم آموزش دیدید؟ 

بله، پس از کسب تجربه اولیه پیش پدر و در بازار، مدتی نزد آقای هوشنگ مظفریان و با معرفی برادرم شاگردی کردم. پس از گذشت مدتی، در سال ۱۳۵۹ هجری شمسی وقتی ۱۴ سال داشتم، به صورت مستقل فعالیت خود را در منطقه تجریش آغاز کردم و همواره عمده فعالیت من در همین منطقه بوده است. تخصص اصلی من ساخت کامل مصنوعات از صفر تا صد در مجموعه خودمان است.

در این سالها آیا تجربه کارگاه یا کارخانه‌داری طلا و جواهر و تولید انبوه هم داشته‌اید؟ 

در سال ۱۳۷۰ به واسطه پشتوانه تجارب پدرم و خاطرات فعالیت‌های او با آقای مقدم شراکت کردم و کارخانه‌ای برای تولید کارهای برجسته دایر کردیم. حدود دو سال این فعالیت ادامه یافت اما پس از آن تمرکز من به سمت فروشگاه‌داری تغییر یافت.

خانواده شما فرزندان و اقوام نزدیکتان هم وارد بازار طلا و جواهر شدند؟

من دو دختر دارم؛ دختر بزرگم مهندس معمار است، در مدارس و دانشگاه‌های دولتی با رتبه‌ بالا پذیرفته شد و مدرک گوهرشناسی HRD را داراست، اکنون نیز در کنار من به کار اشتغال دارد. دختر دومم تحصیلاتش را در کانادا گذراند، دیپلم آن‌جا را دریافت کرد و پس از آن مدرک گوهرشناسی IGI هند را به دست آورده است. دختر بزرگم در زمینه ارزیابی سنگ‌های قیمتی فعالیت جدی دارد و با دانشگاه شهید بهشتی(ملی) نیز همکاری‌هایی برای ارزیابی و صدور مجوز برخی محصولات انجام می‌دهد.

شما برند معتبر و شناخته شده ای دارید و یکی از مهمترین فروشگاه های (پاساژ قائم در گذشته و اکنون در) پاساژ ارگ را هدایت می کنید، آیا برای فعالیتهای خود در دوره‌های آموزشی بین‌المللی نیز شرکت کرده‌اید یا آموزش های تخصصی ایرانی و جهانی به مجموعه شما داده شده است؟ 

بله، زمانی کارشناسان بلژیکی در ایران دوره‌هایی با حضور مدرسین HRD برگزار کردند و مجموعه ما موفق به کسب آموزش‌های تخصصی در حوزه گوهرشناسی شد. متأسفانه این همکاری به دلیل برخی مسائل متوقف شد و آن موسسه بلژیکی ایران را ترک کرد.

 

شکل گیری و تاسیس پاساژ قائم در دل بازار تجریش

وضعیت فعالان طلا و جواهر بازار تجریش در گذشته چگونه بود؟ 

در سال ۱۳۵۹ که فعالیت برند خود را در منطقه شمیرانات آغاز کردم ، تعداد فعالان این حوزه در شمیران نهایتاً ۱۴ یا ۱۵ نفر بود؛ از این میان، تعدادی جواهر فروش و تعدادی طلا فروش در بازار تجریش مشغول به کار بودند. برای نمونه می‌توان به آقایان مهدی‌زاده (پاساژ شهرزاد)، مصطفی، احمد و حاج محمود نیکمرد، محمد و اکبر علمداران، آقای ارشدی، زنجانی، یاری و مرادی اشاره کرد. همچنین بازار تجریش و خیابان شهرداری از نقاط اصلی فعالیت این صنف بود.

رشد پاساژها و مجموعه‌های صنفی چگونه رقم خورد و چه تغییراتی در بازار رخ داد؟ 

پس از حدود سال ۱۳۶۲، پاساژ بهرام در بازار تجریش افتتاح شد. پیش‌تر این مجموعه خرازی‌فروشی بود اما به مرور به طلافروشی تبدیل شد. با اضافه شدن این پاساژ و حضور فعالانی همچون آقای صباحی، فرخ، مهرابیان و ترقیان بازار رونق گرفت.   در این دوران هنوز پاساژ قائم تأسیس نشده بود، اما بعدها، آقای حاج حسن واعظی با خرید ملکی اقدام به ساخت این پاساژ نمود. ایشان تصمیم گرفتند ملکی را خریداری و عملیات احداث پاساژ قائم را در دو فاز آغاز کنند. خودم به یاد دارم که در مراسم کلنگ‌زنی ساختمانی که بعداً تبدیل به بازار قائم شد، حاضر بودم. این پاساژ را در دو فاز ساختند؛ فاز نخست برای طلا و جواهر، و فاز دوم برای مرغ، ماهی و سبزیجات. زمانی که ساخت بنا به پایان رسید، در سال ۷۰ یا ۶۹، فروش پیش‌فروش مغازه‌ها با قیمت ۴ تا ۵ میلیون تومان آغاز شد. در آن زمان یک مغازه سه‌متری در پاساژ بهرام ارزشی برابر با سه مغازه دوازده‌متری در پاساژ قائم داشت و کسی حاضر به فروش مغازه در بهرام را نداشت اما بعدها ورق برگشت و ارزش مغازه‌های قائم از بهرام بالاتر رفت. 

می توان مقایسه ای میان دوران رونق و رکود بازار طلافروشان قائم تجریش کرد؟ 

در سال‌های اول دهه ۶۰، رقابت مناسبی در میان فعالان صنف وجود داشت و واحدها به سرعت پر می‌شدند. با رونق عروسی‌ها و جشن‌ها، تقاضا برای مصنوعات طلا و جواهر بسیار زیاد بود و گاه فرصت کافی برای چیدمان ویترین وجود نداشت ویترین دار آنقدر مشتری داشت که تکمیل چیدمان ویترین اش تا ظهر و به صورت تدریجی طول می کشید. اکنون اما با افزایش تعداد مغازه‌ها و حجم پاساژها، تعداد واحدها چندین برابر شده و شرایط بازار متفاوت شده است.

در دورانی که پاساژ قائم تجریش رونق گرفت، چه افرادی در این صنف فعالیت می‌کردند و شرایط کار به چه شکل بود؟ 

در آن زمان که بازار تجریش و پاساژ بهرام شکل گرفت و به جواهر فروشی تبدیل شد، کسب و کار به شدت رونق داشت. فرصت هیچ کاری را  پیدا نمی‌کردیم و معمولاً فقط وقت آن را داشتیم که ده دقیقه برای صرف ناهار وقت بگذاریم. در کنار کسبه قدیمی، افراد جدیدی مانند آقای حسن خواجه نوری، آقای منصور امانی (که الآن صاحب چی‌توز هستند)، آقای مهران اشقری و چند نفر دیگر نیز به جمع ما اضافه شدند. این افراد واقعاً خوب و سنجیده کار می‌کردند و رونق قابل توجهی به بازار داده بودند. همچنین شریک من، آقای مقدم، نیز فعال بود. به دلیل برگزاری عروسی‌های فراوان و حجم بالای جشن‌ها، حجم تقاضا برای طلا و جواهر بسیار بالا بود؛ این امر سبب شده بود تعداد کم مغازه‌ها و حجم کم فضاها پاسخگوی مشتریان پرتعداد نباشد.

 گالری طلای بزرگزاد

تاریخ و شکل گیری اتحادیه طلا و جواهر شمیرانات

فرآیند دریافت جواز کسب وشکل گیری اتحادیه شمیران چگونه بود و چه تحولاتی در آن دوران رخ داد؟ 

در ابتدا اتحادیه صنفی در شمیرانات وجود نداشت و متقاضیان ناگزیر باید از اتحادیه تهران جواز می‌گرفتند؛ فرآیندی که یک سال و نیم تا دو سال طول می‌کشید و نیازمند تأییدات متعدد و حتی گذر از آزمون‌های تئوری و عملی و حتی مصاحبه‌های عقیدتی سیاسی بود. مثلاً برای دریافت جواز، فاصله صد متر از مغازه‌های دیگر باید رعایت می‌شد، سه نفر بنکدار و دو نفر کارخانه‌دار باید متقاضی را تأیید می‌کردند.اما با تشکیل اتحادیه مستقل شمیرانات و صدور جواز توسط رؤسایی همچون آقای امیریان، مسیر دریافت جواز برای فعالان صنف منطقه آسان‌تر شد و امکان فعالیت برای افراد واجد شرایط با سرعت و دقت بیشتری فراهم آمد. در آن دوران، گرفتن جواز مغازه راحت‌تر بود و حتی مغازه‌های ۶ یا ۷ متری نیز به راحتی جواز می‌گرفتند. رؤسای اتحادیه، با شناخت کامل از کاسبان منطقه، می‌دانستند هر نفر تا چه‌اندازه صلاحیت ورود به این صنف را دارد و جواز را به افراد واجد شرایط اعطا می‌کردند.

اتحادیه شمیرانات از چه سالی شکل گرفت و چه افرادی مؤسس آن بودند؟ 

به گمانم اتحادیه شمیرانات در حوالی سال ۱۳۷۳ یا ۱۳۷۴ به صورت رسمی از اتحادیه تهران جدا شد. بنیان‌گذاران اولیه اتحادیه، آقای فریبرز امیریان (با سابقه مدیریتی که از گذشته داشتند خدمات شایان توجهی به صنف داشته‌اند) و آقای رضا شباهی بودند. آقای فریبرز امیریان ریاست اتحادیه را بر عهده گرفتند و برادرشان کیومرث امیریان نیز در سِمَت‌های مدیریتی به صنف خدمت کردند و در حال حاضر هم کیومرث امیریان ریاست اتحادیه را به عهده دارد.

طی این سال‌ها که پاساژ قائم دوران رونق خود را طی نموده با چه موانع یا چالش‌های اجرایی و گاه صنفی مواجه بودید و در مقایسه با امروز چه تفاوتهایی وجود دارد؟ 

در سال‌هایی که کسب و کار اوج رونق را داشت، مراجعه‌کنندگان بسیار زیاد بودند و قابل مقایسه با امروز نبود. اما امروزه به‌واسطه توسعه و بازسازی و گسترش پاساژها، به‌ویژه زمانی که بخش دوم بازار قائم (که در ابتدا برای مشاغل مرغ، ماهی و سبزیجات ساخته شده بود) به طلافروشی تبدیل شد، تعداد مغازه‌های طلا و جواهر به شکل چشم‌گیری افزایش یافت. برای مثال اکنون سه طبقه‌ی پاساژ البرز تماماً به طلافروشی اختصاص یافته است، پاساژ بهرام همان جایگاه سنتی خود را حفظ کرده، پاساژ بهشت نیز در حال تبدیل به بورس طلاست. 

امروزه، در منطقه یک تهران، تعداد طلا و جواهر فروش‌ها از هر صنف دیگری بیشتر است. به شکلی که بیش از هزار مغازه فعال در این حوزه مشغول به کار هستند. در حالی که تعداد مشتریان افزایش چشمگیری نداشته و بازار با معضل نبود توازن میان تعداد واحدها و مشتریان دست و پنجه نرم می‌کند.

 نسبت رشد تعداد مغازه‌ها در شمیران به افزایش مشتریان چگونه بوده و این مسئله چه تاثیری در دوره های مختلف بر فروش در پاساژ قائم داشته است؟ 

 در سال ۱۳۵۹ حدود ۱۴ فروشگاه در تجریش وجود داشت، این رقم امروزه به بالای هزار مغازه رسیده و در همین مدت، تعداد مشتریان یک و نیم برابر شده است. به این معنا که اگر قبلاً نسبت تعداد مغازه به مشتری یک به ده بود، اکنون این نسبت برعکس شده و به ازای هر مغازه، یک یا نهایتاً دو مشتری باقی مانده است. در بسیاری هفته‌ها، حتی دو مشتری به هر مغازه مراجعه نمی‌کنند. 

این مسئله باعث شده با وجود این حجم بالای مغازه‌ها، بسیاری از کاسبان از وضعیت بازار رضایت نداشته باشند و رونق دهه‌های گذشته به طور کامل از بین رفته باشد.

ادامه دارد

برچسب:

پاساژ طلاوجواهر

اتحادیه طلا تهران

اتحادیه طلا شمیرانات

تاریخ شفاهی صنعت طلا

اخبار مرتبط


نظرات

نظردهی

دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟

کامنتی برای این پست وجود ندارد

برترین مطالب

لیست قیمت