آخر هفته و یادی از تصنیف های زیبای ایرانی با گلد نیوز
«راز دل» تصنیفی در دستگاه همایون با مایه آواز بیات و اصفهان به آهنگسازی استاد «همایون خرم» و سروده زیبای «بهادر یگانه» با صدای الهه است
علی اصغر کشانی(نویسنده)
1403/07/19 | 19:07
«راز دل» نام تصنیفی است در دستگاه همایون. با مایهی آواز بیات و اصفهان. آهنگسازی آن را استاد «همایون خرم» به عهده داشته و سرودهی زیبای «بهادر یگانه» را برای اولین بار «الهه» با صدایش به اجرا درآورد. این تصنیف دومین بار در برنامهی «گلهای تازه» شماره 25، با حضور بانو «هایده» و «سیاوش» که بعدها ما آن را به نام استاد «محمدرضا شجریان» شناختیم، به اجرا درآمد. سپس این ترانه با صدای بانو هایده با نام «افسانه شیرین» منتشر شد و به شهرت فراوانی رسید. بعد از آن بارها توسط خوانندههای سرشناسی بازخوانی شد. فریماه، علیرضا قربانی، سهیلا گلستانی، علی زند وکیلی از جمله خوانندگانی هستند که ترانهی راز دل را بازخوانی کردهاند.
الهه در تهران (در محله باغ شاه) به دنیا آمد. از کودکی به خوانندگی علاقه داشت اما خانوادهاش چندان به آوازخوانی دخترشان علاقهای نداشتند.
الهه در بهمن ۱۳۳۳ به اصرار خانواده با یعقوب یگانه ازدواج کرد و با حمایت همسرش توانست خود را به عنوان یک خواننده معرفی کند. نخستین پخش رسمی صدای الهه با نام پریچهر در فیلم «مردی که رنج میبرد» بود که در سال ۱۳۳۶ اکران شد. الهه با اجرای ترانه معروف «رسوای زمانه» به رادیو راه یافت و به مدت پانزده سال از خوانندگان اصلی برنامه گلها بود.
بسیاری از ترانههایی که با صدای الهه خوانده شده از ساختههای همایون خرم است. از جمله مشهورترین اجراهای او خواندن ترانه «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، ساخته و سروده عارف قزوینی بود که روحالله خالقی آن را برای ارکستر بزرگ تنظیم کرد و با صدای الهه اجرا شد. در سالهای بعد الهه به موسیقی پاپ روی آورد، اما همچنان به عنوان خواننده سنتی مطرح بود. او نزدیک به پنجاه سال در عرصه موسیقی ایران فعال بود و بیش از صد قسمت از برنامه گلها را در رادیو ایران اجرا کرد.
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر / ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر / امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی ، سایه از سر من تا سپیده مگیر / ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم ، وقت دیدن او ، راه دیده مگیر / دل دیوانه ی من به غیر از محبت گناهی ندارد ، خدا داند / شده چون مرغ طوفان که جز بی پناهی ، پناهی ندارد ، خدا داند / منم آن ابر وحشی که در هر بیابان به تلخی سرشکی بیفشاند / به جز این اشک سوزان ، دل نا امیدم گواهی ندارد ، خدا داند / ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر / ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر / دلم گیرد هر زمان بهانه ی تو ، سرم دارد شور جاودانه ی تو روی دل بود به سوی آستانه ی تو چو آید شب، در میان تیرگی ها، گشاید پر، روح من به شور و غوغا رو کند چو مرغ وحشی ، سوی خانه تو ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی ، سایه از سر من تا سپیده مگیر ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم ، وقت دیدن او ، راه دیده مگیر…بهادر یگانه
سایت هنریست
تصنیف راز دل
الهه
همایون خرم
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده