زندگی روزمره مردم همچنان زير تيغ بي تدبيري ها

به گزارش گلدنیوز در پی این صحبت ،احتمالا اين مقام مسؤل هر كه هست در سازمان مركزي تعاون روستايي كشور مسؤليتي دارد زيرا مسوليت تنظيم بازار محصولات دامي و كشاورزي زندگی مردم با احياي دوباره قانون انتزاع بر عهده وزارت جهاد كشاورزي گذاشته شده است.

قانوني كه زمان دولت نهم به دليل واردات بي رويه محصولات باغي و زراعي در مجلس وقت مصوب شد ، اما به دليل تحريمهاي دوره رياست جمهوري باراك اوباما در آمريكا ، اجراي آن با فشار مجلس به اسفند سال ٩٢ و در دولت يازدهم وصال داد و البته تا قبل از خروج دونالد ترامپ رييس جمهور جمهوري خواه آمريكا از برجام ، اين قانون افتان و خيزان و شكسته و بسته اجرا مي شد ، اما پس از خروج آمريكا از برجام ، گويي كشور ، كن فيكون شد و اجراي قانون انتزاع دوباره به محاق رفت و مانند يار ذخيره فوتبال روي صندلي ذخيره نشست .

اين توضيح از اين جهت ضروري است كه بدانيم وزير صمت ( وزارتخانه ادغام شده صنايع و معادن وبازرگاني در دولت دهم ) همزمان با آغاز تحريم هاي آمريكا بعد از سال ٨٨ صلاح ندانست در شرايط تحريمي، تنظيم بازار معيشتي مردم چند پاره شود و اجازه اجراي قانون انتزاع را نداد .

دولت نهم و دهم

بعد از خروج آمريكا از برجام هم دولت تدبير همين كار را كرد . يعني در دو دولت احمدي نژاد و روحاني با دو رويكرد كاملا متفاوت يا بعضي اوقات متخاصم ، اين اتفاق نظر كارشناسي وجود داشت كه در شرايط تحريمي ، اجراي قانون انتزاع بايد كنار گذاشته شود.
حالا در دولت سيزدهم اين قانون دوباره احيا شده و به اين معني أست كه حتي درشرايط تحريم، انقدر توليد محصولات باغي و زراعي كافي است يا ميتوان با واردات ، قيمت آن محصول را در بازار تنظيم كرد كه نبايد نگران كمبود يا گراني باشيم.
فروش نفت هم به چين ديگر رسمي شده و حتي چيني ها در وروديهاي گمرك خود رسما نام نفت ايران را به عنوان فروشنده ثبت ميكنند .(كاري كه پيش تر انجام نمي شد)

در اين شرايط كه نفت را ميفروشيم پول آن را هم ميگيريم ، تجارت خارجي هم با همه مشكلات ناشي از تبادلات بانكي، صورت ميگيريد ، بخش خصوصي هم به راحتي ميتواند با واردات ، قيمت را متعادل كند ، زيرا پيش بيني افزايش قيمت برنج با كاهش توليد ناشي از خشكسالي از شهريور ، امكان پذير بود ، امكان احتكار هم با سامانه جامع تجارت وجود ندارد ، اما قانوني وضع كرده ايم كه واردات برنج را تا آبان هر سال ممنوع كرده است و گوشت دام سبك و سنگين هم به قدري توليد شده كه افزايش قيمت ، هيچ وجهي ندارد .

بازارگاه

در اين شرايط كه با يك تغيير ساده قانون ميتوان چالشهاي مردم را كاهش و سرمايه اجتماعي را افزايش داد؛مسولان از جولان دلالان ميگويند كه گوشت قرمز را بالا برده اند و يا برنج را احتكار كرده اند و … ( و ما ظاهرا يا قدرت پيش بيني نداشته ايم و يا تجربه و شهامت اجرايي نداشته ايم يا نميخواستيم داشته باشيم) .

حالا تصور كنيد در حال حاضر ۵ درصد نیاز مردم بصورت هوشمند و از طریق سامانه بازرگام انجام می‌ شود و هيچ يك از اين كالاها نيز ديگر با ارز ترجيحي وارد كشور نمي شود كه محل سودجويي دلالان قرار گيرد .

پس اشكال در تعارض منافعي أست كه اجازه واردات نمي دهد و علت را قانون مي داند (قانون منع واردات برنج تا آبان هر سال ) ، عدم شناخت مردم از توزيع هوشمند كالاهاي مورد نياز در قالب سامانه ، عرضه را قطره چكاني ميكند و قيمت، خود بخود بالا مي رود ، انگيزه سودجويي و احتكار هم طبيعتا بوجود مي آيد چون سامانه ها و دستگاهها به طور كامل متصل نيستند .

خلاصه اينكه قيمت برنج كه به دو برابر رسيد ، دولت و دستگاه اجرائي مربوط، پاي كار مي آيد و با مجموعه اقدامات و زدن تهمت به اين و آن و توزيع ذخاير احتياطي محصول در بازار ، قيمت را از مثلا برنج كيلويي پنجاه و چند هزار توماني كه به نود و پنج هزار تومان رسيده بود ، به حدود هفتاد هزار تومان كاهش ميدهد و مي شود قهرمان مبارزه با احتكار و فساد و دعاي ملت هم پشت اوست.

سلطان میوه ها شلغم

جالب اين أست كه اين اتفاق در حوزه سيب زميني و پياز هم مي افتد كه امسال خوشبختانه يا متاسفانه شلغم هم سلطان ميوه ها شد آنن هم با قيمت بالاي ٢٠ هزار تومان . واقعيت اين أست كه ساز و كارهاي كنترل بازار ، هم اكنون ديگر به نوجوانان مدرسه رو آموزش داده مي شود و حتي آنها نيز مي دانند چه وقت و چگونه دولتها بايد در بازار دخالت كنند .

وقتي وزير تعاون كار و رفاه اجتماعي در پاسخ به سوالی در خصوص یارانه معیشتی ۲۲ بهمن ماه و ابهامات مربوط به شیوه شناسایی دهک‌ها مي گويد ؛ تعدادي از بانک‌های اطلاعاتی هستند که به سامانه رفاه ایرانیان متصل هستند اما تعدادی بانک اطلاعاتی نیز وجود دارند که همچنان متصل نشده‌اند و ما (وزارت تعاون كار و رفاه اجتماعي ) در تعامل با بخش‌های مختلف در قوه قضائیه و دولت تلاش می‌کنیم تا همه بانکهاي اطلاعاتی را متصل کنیم .

خيلي طبيعي است كه اين سوء استفاده ها شكل بگيرد و اتفاقا ، جايي سوء استفاده شكل مي گيرد كه مي داند نه نظام تامين اجتماعي چابكي داريم كه فقرا را براي حمايت ، تشخيص دهد و نه نظام مالياتي جامع و چابكي كه از ثروتمندان ماليات بگيرد و ثروت را عادلانه توزيع كند و نه نظام بانكي درستي كه عليرغم ادعاها ، بتواند همه تراكنشهاي بانكي را رصد كند تا فسادي شكل نگيرد.

نمي توانيم توليد ملي را افزايش دهيم

حقيقت اين أست كه يك درصد انسانها هميشه خطا مي كنند و يك درصد هيچ وقت خطا نميكنند اما نود و هشت درصد انسانها اگر ميداني ببينند يا به تعبيري آب ببينند هوس شنا ، آن هم با مهارت ميكنند.نبود شفافيت و نبود نور افكن نظارت ، هر انسان و هر دستگاهي را فاسد مي كند ، بنابراين دنبال دزد نباشيم كه خود ، با عملكردمان در آستين پرورانده ايم و مردم را نفريبيم زيرا اين عملكرد ما نشانه باور عملي به انقلاب نيست.

با مردم صادق باشيم بگوييم چون نمي توانيم توليد ملي را افزايش دهيم يعني در بالا بردن ثروت و رفاه مردم ناتوانيم ، با دنيا هم به سختي در حال تعامل هستيم و هزينه همه چيز را بالا برده ايم. ناچاريم بخشي از اين هزينه را گاهي تا صد درصد بر دوش مردم بگذاريم و بعد با ورود انقلابي كمي قيمتها را كاهش دهيم.

اگر اين واقعيت ، صادقانه با مردم در ميان گذاشته شود ، مردم علاوه بر همراهي ، به دولت در جلوگيري از اين سوء استفاده ها كمك ميكنند ، اما افسوس و صد افسوس كه عليرغم شعارهاي مردمي ، ما به مردم و مشاركت و همراهيشان ، گاهي ، نيازمنديم نه هميشه . بايد هوشيار بود زيرا ممكن است مردم هم گاهي اينگونه عمل كنند.

جای خالی نظارت

نبود شفافيت و نبود نور افكن نظارت ، هر انسان و هر دستگاهي را فاسد مي كند ، بنابراين دنبال دزد نباشيم كه خود ، با عملكردمان در آستين پرورانده ايم و مردم را نفريبيم زيرا اين عملكرد ما نشانه باور عملي به انقلاب نيست.

با مردم صادق باشيم بگوييم چون نمي توانيم توليد ملي را افزايش دهيم يعني در بالا بردن ثروت و رفاه مردم ناتوانيم ، با دنيا هم به سختي در حال تعامل هستيم و هزينه همه چيز را بالا برده ايم.

ناچاريم بخشي از اين هزينه را گاهي تا صد درصد بر دوش مردم بگذاريم و بعد با ورود انقلابي كمي قيمتها را كاهش دهيم.اگر اين واقعيت ، صادقانه با مردم در ميان گذاشته شود ، مردم علاوه بر همراهي ، به دولت در جلوگيري از اين سوء استفاده ها كمك ميكنند ، اما افسوس و صد افسوس كه عليرغم شعارهاي مردمي ، ما به مردم و مشاركت و همراهيشان ، گاهي ، نيازمنديم نه هميشه . بايد هوشيار بود زيرا ممكن است مردم هم گاهي اينگونه عمل كنند.

انتهای پیام/