رشد گلخانه ای شرکت های دانش بنیان
نگاهی آسیب شناسانه به جایگاه اقتصاد دانش بنیان و موانع پیش روی شرکت های دانش بنیان در ایران.
امیرحسین راسخ(کارشناس)
1401/01/16 | 00:01
در راستای تحقق شعار سال 1401 مبنی بر تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین ، نگاهی خواهیم داشت بر وضعیت کلی شرکت های دانش بنیان در ایران و موانع و آسیب هایی که کشورمان در مسیر دانشی شدن اقتصاد با آنها روبرو است.
پر واضح است که مسئولان دستگاه های دولتی باید برای تحقق بهتر منویات رهبر معظم انقلاب در حمایت از شرکت های دانش بنیان، با نگاهی آسیب شناسانه و کارشناسی و به دور از شعار زدگی پای در این عرصه مهم بگذارند.
اساس شكل گيري اقتصاد دانش بنيان متعلق به آمريكا ، به نُه دهه قبل و زماني باز مي گردد كه دو دانشجوی مهندسی دانشگاه استنفورد به نامهای ديويد هيولت و ويليام پاكارد در دهه ١٩٣٠ ميلادي فعاليت خود را در گاراژي در ٧٠ كيلومتري جنوب شرقي سانفرانسيسكو منطقه اي موسوم به سيليكون ولي (دره سيليكون ) آغاز کرده بودند. محل تولد اینترنت نيز در اين منطقه بوده است.
شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکتهای مطرح انفورماتيك جهان در آن است. گرچه سيليكون ولي ، شهرهاي بسياري را دربر مي گيرد اما پايتخت اين منطقه شهر سن خوزه است.
شهري كه بيشتر شركتهاي توليد كننده تراشه هاي سيليسيمي در آن مستقرند و نام سيليكون ولي هم به همين دليل براي آن انتخاب شده است و بعدها به نمادی از وجود شركتهاي فعّال در زمینه فناوريهاي پيشرفته در اين منطقه تبديل شد.
اين منطقه محل حضور شركتها يا كساني شد كه توانستند ايده هاي دانشي را به فناوري تبديل و با حمايت سرمايه هاي عظيم ، آن را تجاري سازي كنند. ايده هايي كه هيچ مزيتي براي اقتصادي بودن نداشتند اما از هيچ ، مزيت سازي كردند. اَپل ، فيسبوك، اچ پي ، اينتل ، نت فليكس ، تسلا موتورز و ويزاكارت برخي از صدها شركت بزرگ در اين منطقه اند.
ديگر كشورها در نقاط مختلف جهان وقتي خروجي اين نوع از اقتصاد ، اقتصاد مغز افزاري و ارزش افزوده حيرت آور آن را ديدند به تبعیت از آن ، به سمت دانشي كردن اقتصاد حركت كردند يا شعبه اي از اين صدها شركت بزرگ شدند تا از اين نمد كلاهي براي اقتصاد خود ببافند و با الحاق اين فناوريها ، سهمي از كيك اقتصاد جهاني را از آن خود كنند.
هم اينك اين شركتهاي بزرگ كه در همه حوزه ها گسترش يافته اند در اقصي نقاط دنيا شعبه دارند و همه مردم جهان از محصولاتشان استفاده ميكنند محصولاتي كه حجم ندارند اما ارزشي بسيار بالا دارند. راديو داروهايي كه يك شيشه كوچك آن معادل چندين بشكه نفت قيمت دارد ، تراشه هاي كوچكي كه ارتباطات جهاني را با تحولي شگرف مواجه كرده است و …
جرقه اقتصاد دانش بنيان در ايران در سالهاي ابتدائي دهه ١٣٨٠ زماني زده شد؛ زمانی كه جنبش نرم افزاري توليد علم به جرياني پويا تبديل شد و در كمتر از يك دهه با ايجاد صندوق نوآوري و شكوفايي ، بودجه اوليه سه هزار ميليارد توماني به آن اختصاص داده شد و كم كم در سال ١٣٩٠ شركتهايي با پايه دانشي و با اساسنامه اي جديد و قوانيني كمتر دست و پاگير ، پا به عرصه وجود گذاشتند.
از آن سال تا كنون افتان و خيزان و با آزمون خطاهاي مختلف اما با انگيزه بالا اين شركتها در درون پاركهاي علم و فناوري در ٣١ استان سراسر كشور ، لانه گزيدند و براي رشد آنها مراكز رشد ايجاد شد ، همچنين شركتهاي خطر پذير (venture capital ) آمدند و از خروجي ايده هاي به فناوري تبديل شده در حوزه هاي مختلف ، حمايت هاي مالي بزرگ كردند.
اكنون شش هزار شركت دانش بنيان ، سهم سه دهم درصدي در توليد ناخالص داخلي دارند.
دوازده سال حمايت تقريبا همه جانبه و سهم سه دهم درصدي ، آيا اين ميزان سهم در اقتصاد، طبيعي و قابل توجه است؟
واقعيت اين است كه يك سوم اين شركتها در حوزه توليد دارو و در حوزه درمان فعاليت مي كنند، تعدادي هم در حوزه فناوري نانو كه در كيفيت بخشي به صنعت تاثيرگذار بوده اند ، بخشي از اين شركتها نيز در حوزه فناوريهاي دفاعي و فضايي فعالند.
تصور كنيد از ١١٤ شركت توليد كننده دارو ، چند شركت بزرگ وجود دارد تا به عنوان شركت خطر پذير با سرمايه گذاري كلان از توليدات دانش بنيان اين شركتها حمايت كنند؟ حقيقت اين است كه تنها مشتري حوزه دارو و درمان ، دولت و دستگاه بهداشت و سلامت أست و اگر در نهايت وزارت بهداشت حمايت كند ميتوان اميدوار بود كه حدود ١٩٠٠ شركت دانش بنيان در حوزه دارو و درمان مي توانند رشد كنند اما همه مي دانيم دولتها بازيگراني سياه روي و خرابكار در اقتصادند .
حوزه فناوري فضايي ، غني سازي و دفاعي نيز در اختيار نهادهاي دولتي و حاكميتي است و بنابراين آيا بنگاه اقتصادي خصوصي توانمندي ميشناسيد كه به نياز واقعي اقتصاد و بازار بينديشد و با سرمايه گذاري در شركتهاي دانش بنيان ، چيزي را توليد انبوه كند كه به چشم مردم هم بيايد و نياز مردم هم باشد و بتوان آن را صادر و ارزش افزوده بالا ايجاد كرد؟!
حتي در حوزه نفت و گاز و پتروشيمي كه مزيت نسبي اقتصاد ماست ورود نكرده و شركت دانش بنيان ايجاد نكرديم تا لااقل بجاي خام فروشي در اين حوزه ها ارزش افزوده دانشي ايجاد كنيم.
پس از آزمون و خطاهاي متعدد نظير مكلف كردن دستگاههاي دولتي به خريد از شركتهاي دانش بنيان ، ايجاد ليزينگ هاي فن بازار و دادن تسهيلات به خريداران محصولات اين شركتها ، دادن تسهيلات به شركتهايي كه هنوز به بازدهي محصول نرسيده اند و آزمون و خطاهاي ديگر اكنون فقط نهادهاي دولتي يا حاكميتي هستند كه سرمايه گذاران در اين شركتها هستند و متاسفانه رشد شركتهاي دانش بنيان هنوز پس از دوازده سال گلخانه اي است.
از سوي ديگر مكانيسم حمايت مالي (صندوق نوآوري و شكوفايي) بايد با شارژ سالانه بودجه اي دولتها از اين شركتها حمايت كند و اساسا ناتواني ما در اصلاح نظام بانكي موجب شده از اين ساز و كار نتوانيم در تامين مالي اقتصاد دانش بنيان استفاده كنيم.
به زبان ساده چون نمي توانيم نظام بانكي را براي حمايت از اقتصاد دانش بنيان به خط كنيم ،حمايت قطره چكاني (صندوق نوآوري و شكوفايي) را انتخاب كرده ايم.
نبود انگيزه براي توليد و سودآور نبودن توليد و در مقابل سودآوري هنگفت دلالي و سفته بازي و دور زدن تحريم ، اختصاص تسهيلات بانكي به تجارت و واردات كه سودهاي زودبازده دارد موجب شده حتي استادان دانشگاه هم به فكر حفظ ارزش پول خود باشند تا توليد دانش بنيان.
فقدان مكانيسم سلبي ماليات بر عايدي سرمايه هم ، موجب شده هيچ مانعي بر سر راه سوداگري نباشد. در اين شرايط كدام عاقلي به توليد مي انديشد ؟ تنها كساني به توليد ميپردازند كه مورد حمايت بزرگترين مصرف كننده يعني دولت باشند .
دولت نيز بر اساس قوانين مادر و اينكه هيچگاه از هيچ دولتي سوْال نشده چرا قوانين مادر اجرا نميشود و خروجي برنامه هاي توسعه چند درصد بوده و چرا ؟! براي رفع تكليف ، هر سال بودجه اي براي توسعه اين گلخانه موسوم به اقتصاد دانش بنيان اختصاص مي دهند و هر سال دريغ از پارسال و درنتیجه رشد مورچه اي در اين حوزه مثل ساير حوزه ها را شاهد خواهيم بود.
ترند
پیشنهاد ویژه
اقتصاد دانش بنیان
شعار سال 1401
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاهی ثبت نشده نظر تو چیه؟
برترین مطالب
لیست قیمت
نظری ثبت نشده